Episode 20 – بازار دیجیتال مارکتینگ در ایران | سینا نشاط

00:00 تا 00:02: احمدین نژاد و تازگی های انتخابات بیداری
00:02 تا 00:04: افشای ایده‌های استارتاپی و تجربیات تبلیغاتی
00:04 تا 00:09: راه‌اندازی شرکت‌ها و استارتاپ‌ها در تلگرام و سرمایه‌گذاری در کارهای مختلف
00:09 تا 00:15: وضعیت تبلیغاتی در تلگرام و اینستاگرام در ایران
00:15 تا 00:19: چالش‌های تبلیغاتی در ایران
00:19 تا 00:24: استدلال‌های بازاریابی و تبلیغات در ایران
00:24 تا 00:27: چالش های بازاریابی و اعتماد مصرف کننده در ایران
00:27 تا 00:32: بی‌اعتمادی و عدم اطمینان در اقتصاد ایران
00:32 تا 00:36: ماجراجویی در دنیای مارکتینگ دیجیتال در ایران
00:36 تا 00:41: شرکت های استارتاپ و مدیریت حقوق کارکنان در ایران
00:41 تا 00:46: شرکت‌ها و بازاریابی در دنیای آنلاین
00:46 تا 00:49: تبلیغات در تلگرام: تجربیات و چالش‌ها
00:49 تا 00:53: فعالیت یک تانت در وب و موبایل و نقش اجتماعی در اکوسیستم شرکت‌ها
00:53 تا 00:57: مشکلات و تجربیات در حوزه تبلیغات آنلاین
00:57 تا 01:00: تحولات شبکه های اجتماعی و تبلیغات دیجیتال در ایران
01:00 تا 01:03: تبلیغات در اینستاگرام و اعتبارسنجی
01:03 تا 01:06: افول وقت پسر کنتنت: چالش‌ها و مشکلات در استفاده از اینستاگرام
01:06 تا 01:09: تأثیر معکوس مارکتینگ در فضای مجازی و توجه به کیفیت از تعداد
01:09 تا 01:12: سیستم تبلیغاتی و الگوریتم های سوشال میدیایی در ایران و خارج از ایران
01:12 تا 01:16: تحلیل و تجربه یوتیوب و پادکست ها
01:16 تا 01:20: افکار برای تبلیغات در یوتیوب و فیسبوک
01:20 تا 01:23: تبلیغات و بازاریابی در ایران: چالش‌ها و راهکارها
01:23 تا 01:25: فرصت های سرمایه گذاری و تبلیغات آنلاین

احمدین نژاد و تازگی های انتخابات بیداری

میکروفون کی؟ بریم. چرا آدم احمدین نژاد به تو میگه؟ احمدین نژاد. نشات، لطفا بگو سینه نشات، ما داستان داریم. خدا رو شکر، من از بعد از دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد کلا احمدی را از فامیلم حذف کردم. همه جا دیگه ما رو احمدی نژاد صدا میکردند و ما دیگه گذاشتیم اسممون نشات، سینا نشات شد. آخه منم تا قبل از اینکه اصلا صدات بکنم فکر نمیکردم، یعنی الان که اومدم بگم احمدین نژاد، چه جور احمدین نژاد؟ تا حالا بهش فکر نکردم که چقدر تشبیه و اسم داریم. ولی دم دیگه هم که آخر به هر حال یه شرکت اینترنتی در ایران تونست اینترنتش رو به راه بکنه و با ما یه تای اسکایپ بذاریم. هنوز اینقدر ستمه ایران؟ ببین داستان داره به هر حال دیگه خیلی الان بهتر شده. حالش خیلی بهتر شده ولی هنوز به پایه کشور دیگه نمیرسه.

#- ولی اینه که نشه یه کال ساده گذاشت ویدئویی من با مادرم یه مشکلی دارم یعنی هر موقع میخوام بهش زنگ بزنم هنوز درد شده با یه کیفیت مجدی من بتونم نگاه کنم. ولی خیلی خوش آمدید. من تو رو از یه چیز هولووش شش سال پیش که اومدم ایران قبل از اینکه حتی یه استارتاپ بزنم دیدم یعنی اصلا دلیل آشنایی من و تو این بود که توسط یه دوستی ما به همدیگه معرفی شدیم، توی اون بازی زمانی من تازه برگشتم ایران میخواستم استارتاپ بزنم. و دنبال تقریباً شریک میگشتم. و من تا اون موقع، آره، شش سال پیش، من تا اون موقع با هم آشنا شدیم. نمیدونم خوشحالی یا نه که پارتنر ریهوشتدی یا نه . ولی اون موقع یه سری ایده دیگه داشتیم با هم برینستور می کردیم ، فکر کنم تقریبا نزدیک چند ماه. ما داشتیم ایده های مختلف را با هم بررسی می کردیم. آیا تعداد چی بود؟ یادم میاد.

افشای ایده‌های استارتاپی و تجربیات تبلیغاتی

یه ایده راجع به تقریبا تو ماهی های شاه پیفای بود. اون موقع که داشتیم چیز می کردیم با همدیگه گپ می زدیم. # و ایده های مختلف، چند تا ایده مختلف بودن ولی اصلیه که بیشتر روش رو کار میکردیم شبیه شبیه فای بود. آره، یه چیزی شبیه کاساژتور میخواستیم درست کنیم، اجریات تمام چاپ ها توی یه سایت داریم می تونیم بریم انگار تو پاساژ چاپ مورد علاقه انتخاب کنی، بجای اینکه دونه دونه بره توی یه سایت دیگه. همه چیز داره، یه سری تو قسمت کفش، تمام سایت های کفش فروشی ایده جالبی بود و هنوز هم می رفتیم چیزی خارجی هم نداریم و اگریگیت تمام مثلا شپا. شاپایفای الان خیلی داره چیز میکنه تو خارج از ایران که اصلا این قضیه جواب نمیده اون موقع الان اگه برگردیم به قبل من میگم خوب شد نزدیدم. ولی خب چون با تجربیهایی که بدست آوردیم تو کمپین های مختلف و کارای مختلف که میکنیم الان میگم که اگه اون موقع میزدیم فکر میکنم. و تو خارج از ایرانم خب شاپ پیفایی اصلا داره توی یه لیول دیگه یه کارای دیگه ای انجام میده که اصلا نمیذاره همچین دایی بخواد رشد بکنه. به نظر من، آره، حالا این راجع به ایده قدیمی مون بود.

آره و اتفاقا حالا خیلی خوب شد که جفتمون رفتیم پی دو کار متفاوت، چون همکاری های زیادی هم با هم کردیم یعنی هم تو بازی زمانی که تو که اصلاً من راشو بخوای نمیدونم کارت چیه، هفت تا وب سایت داری، شش تا ایمیل داری، چهار تا تلفن داری. ببین من داستانم رو بخوام برات بگم ما سال قبل که پیمانکار نرم افزار و وب سایت و اینجور چیزا بودیم. سال فکر می کنم نود و دو نود و سه بود چون من یه مهاجرت نیمه نیمه داشتم. و بعد برگشتم ایران دو بار. برگشتم ایران سال نود و دو نود و سه کار طراحی وب سایت و پیمانکاری و نرم افزار را انجام می دادم. تا سال ۹۵، ۹۵ که دیگه بازار اکوسیستم ای داشت تشکیل می شد و دیگه بازار استارتاپ خلاصه داغ بود، تصمیم گرفتم که ما یه استارتاپی بزنیم که با همدیگه حالا یه گپ هایی هم داشتیم توی همون تایما. و ما اومدیم تبلیغ گرامو زدیم اگه عادت باشه. که تبلیغ گرام زدیم، تبلیغ گراممون خیلی جواب داد، همه استارتاپ و فوند گرفته بودند، بعد اون موقع خب ما بیس تبلیغ گرامون رو تلگرام بود. یعنی تو تلگرام تبلیغ میکردیم، سعی کردیم خیلی هوشمندش کنیم و خوب تبلیغ کنیم، نتایج خوب بگیریم، داده ها جمع کنیم.

راه‌اندازی شرکت‌ها و استارتاپ‌ها در تلگرام و سرمایه‌گذاری در کارهای مختلف

اینجور کارها داشتیم سعی میکردیم انجام دهیم. هم تلگرام خیلی داغ بود اون موقع، هم استارتاپ ها فوند گرفته بودند، شرکت ها اومده بودند. خیلی تلاش کردیم دیگه مثلا هشتصد تا هزار تا مشتری واسه خودمون جمع کردیم تو مثلا یک سال، یک سال و نیم و بعدش دیگه هی، شروع کردیم سرمایه گذاری کردن رو کارهای مختلف. یه حالا کمپانی دیگه زدیم تو کار کانتنت که تکمیل کننده تبلیغ گران باشه بعد اومدیم یه سی آر ام زدیم یه نرم افزار تیم کامونیکیشن دیگه بود که باهاشون پارتنر شدیم تقریبا و همشون فیل شد. بعد خدمت و درس کنم که آره واسه همینه که من سعی کردم توی مارکت های مختلف کار کنم. اپلیکیشن سرچ انجن موزیک زدیم ولی هیچکدومشون اون نتیجه ای که ما دوست داشتیم رو نگرفتیم فقط بعد از تبلیغگران ما اومدیم یه دونه، حالا استارتاپ که نمیشه گفت تقریبا یک پلتفرم و یک شرکت زدیم به نام تبلیغ درایو که پرفارمنس مارکتینگ رو آوردیم توی و تبلیغ درام و تبلیغ درایو با هم ارتباط ندارن، نه؟ چرا با هم ارتباط به تبلیغ درایو دارن؟ او از تبلیغ گرام استفاده می کند برای توزیع تبلیغاتش، ولی در تبلیغ انجام می شود. تیماشون جداست با همدیگه ولی جفتشون زیر یه دونه شرکت رسمین که دارن کار میکنن ولی تیمای مختلفن که دارن کار میکنن. هنوز هم همونجاست، شما هم تقریبا بالای ریهون بودین. آره، ما از بالای اشرفی اصفانی، آره، آره، اونم حالا اشرفی اصفانی، ببین، یکی از دلیلی که خیلی دوست داشتم باهات صحبت کنم.

بکنم، بخاطر اینکه دیدی توی داستان اینکه هرکی میخواد یه سری اطلاعات از وضعیت بازار بده، میگه کسب خوبه، نمیدونم، چرخه میچرخه. همه چیز عالی است، ولی اون کسی که به نظر من داده های خیلی اصلی رو داره، شماها این که دارین تبلیغ آن میکنین. من به نظرم مثلا اینه که یه سریایی میان میگن آقای سی میلیون نفر آنلاینن نمیدونم اینقدر درصد بازار ایران آنلاین شده اینقدر دارن خرید آنلاین میکنن، من فکر می کنم شما به واسطه اینکه یکی از کانال هایی بودین که تقریبا فکر میکنم همه کسب و کار ها کار کردین یعنی به خاطر اینکه تلگرام توی بازی زمانی توی ایران طرفدار پیدا کرده بود و واقعا هم طول خوبیه یعنی ماایی که اینجا از واتس اپ استفاده میکنیم داریم دیوانه میشیم، تلگرام واقعا واقعا طول عالی است و اینطوری که اینا کیپ پاپ کردن و خیلی سریع دارن تونتون فیچر دارند، معرفی می کنند، کارهای عجیب و غریب دارند، و پلتفرم فوق العاده استیبلی دارند، واقعا جزو عجایب نرم افزاریه که توی این اسکل دارن با این سرعت پرفورم میکنن و خب یه جورایی نوع مصرف و کنزاپشن اطلاعاتم تو ایران عوض کرد، مخصوصا به واسطه این و اینکه سرعت کاملا در ایران کم بود و صرف کردن روی اینترنت و اینور اونور، یعنی فکر می کنم تلگرام چند نقطه است؟ یکی اینکه خب خیلی سریعتر و سریعتر بود، یعنی دیتارتون طوری فکر میکردی رو گوشیت میموند خیلی برای خوندن. سریعتر بود و دو اینکه برای یک کاربر عادی در حد پدر مادرا براؤز کردنش خیلی خیلی راحت بود. همون داستان رو داشت یعنی تو بدون اینکه بلد باشی یه سری گروه که همونطوری که داری با خانواده ات چطوری با بچه چت می کنی، با پدر و مادر چت می کنی، همونجوری هم داری اخبار رو می خونی، و من فکر میکنم این دو تا داستان یکی سرعت بالا و یکی یوکس سرو کردن اینترنت خیلی خیلی تاثیر گذاشت و توی ایران تقریبا جای براوزر تا حدودی برای کسانی که مصرف اطلاعات می کردند، آره، جای اینترنت گرفته بود. و فکر می کنم توی یه بازه زمانی شما واقعا گوتو این بودین که اگه میخوای تبلیغ انجام بدین با شما چون تعداد گروه ها زیاد بود، تعداد کاستومرها زیاد بود، تعداد یوزرای تلگرام زیاد بود و میخواستی با دون دونشون صحبت کنی. خیلی طول می کشید، خب پلتفرم شما اینطوری کار می کرد که بجای اینکه ما بریم با تمام این ادمینا دونه صحبت کنیم. شما اومده بودین یه داتاباسی از تمام پیجا درست کرده بودین، حتی یادم میاد تو یه بازی زمانی اندکسشون کرده بودین، میخواستین سرچ بلشون بکنین. تمام کانتنت هایی که روی تلگرام بود، چون واقعاً می خواستید، چون تمام کانتنت فارسی یه جورایی موف شده بود، اومده بود.

وضعیت تبلیغاتی در تلگرام و اینستاگرام در ایران

روی تلگرام و داشتن ویژگی و قابلیت جستجویش و قابلیت جستجویش و اینا را از دست میداد و شما میخواستید همچین کاری بکنید. یعنی حتی مثلا ما هم اگه میخواستیم ببینیم مثلا کیبورد ریحون کجا ذکر شده حتی تو پبلک گروه ها نمیتونستیم خیلی متوجه بشیم. یه ریز توضیح از این بده که ایده تبلیغ گرام از کجا اومده؟ الان کجا؟ چقدر پول توش در اومد چقدر در نیومد هنوز دارین کار میکنین کار نمیکنین یکم جون من آمار این کمپانی ها رو بریز وسط، حالا بحثم دنبال آمار خصوصی نیستم، چون تو ایران همچین به نظرم خیلی دایت های عجیب و غریب نیست که ملت یه جوری تو ایران چسبیدن به اطلاعاتشون که آقا اطلاعات ما رو کسی نبینه ولی اگه مثلا بتونی یه ایده ای به ما بدی که چون من هنوزم برام سواله یعنی توی همین بازی زمانی الان من مارکت ایران رو هنوز شناخته خیلی خوبی، هیچکی نداره، نه که من هیچکی نداره، ولی فکر می کنم یوزاج تلگرام یه مقداری به شما یه ایده یه توضیح ریز به ما میدی از اینکه الان وضعیت تبلیغاتی درایو و تبلیغ گرام کجاست؟ آره ببین من یه حالا بخوام از اون دوران بگم خب ما تایمی که کلی کاستومر داشتیم و رو تلگرام خیلی. داشتیم تبلیغ میکردیم، خب یه رشد وحشتناکی داشتیم، بعد ایده های مختلف داشتیم که هم واسه تبلیغاتمون. من واسه اینکه بخواهیم ابزارهای مختلف داتاماینینگ در اختیار کمپانی ها بذاریم، داشتیم کانال ها رو اندکس میکردیم تقریبا کل کانال های فارسی هم اندکس کردیم ولی دیگه از یه جایی به بعد بعد از فیلتر شدن تلگرام ما یه ضربه اساسی خوردیم که نمیتونیم پنهانش کنیم و حتی سرور هامون رو خاموش کردیم و از یه سری از برنامه هامون تموم کردیم ولی بخوام کلا بهت بگم الان فرق تلگرام و اینستاگرام در ایران این شکلی شده که اکثر یوزرهای تهران آن ها روی اینستاگرام، اکثر کاربران شهرستان هنوز از تلگرام استفاده می کنند و استفاده تلگرام آنقدر در شهرستان پایین نیامده. یه تایمی خیلی ریخت ولی خب دوباره شروع کرد به بالا رفتن ولی خب برندا خیلیاشون حساسیت پیدا کردن راجع به تو تلگرام سفارش تبلیغات خیلی افت پیدا کرد و خب همه اونها هم مثلا الان دارن سعی می کنن برن یا مثلا کار تبلیغ مختلف تو اینستاگرام بکن، البته ما آمدیم اینستاگرام هم پوشش دادیم، ولی اینستاگرام من به قدرت تلگرام اون موقع نیست با اینکه الان خیلی داغه این حالا یه توضیح راجع به چیز، راجع به تلگرام و اینستاگرام بهت بدم، راجع به بزنس ها و تعداد یوزرا و حالا اتفاقایی که توی بازار ایران میفته ما شاید بهت بگم که از همون دوره داغ استارتاپ های ایران تا الان یه رشد مثلا تقریبا سالی بیست درصد، سی درصدی داشتیم، الان نهایتا ما ده میلیون، پانزده میلیون یوزری داریم که یوزر خریدار باشه. خب که بتونه مثلا بیاد از تو خرید بکنه، یوزر با ارزش کل آنلاین ایران از دید من با توجه به تجربه ای که که کمپینمون داشتیم، تقریباً نهایتاً هفت و هشت میلیون نفرن. یعنی شما بخواهید یه مارکت برای خود توی ایران؟ ما راجع به هفت و هشت میلیون نفر داریم صحبت می کنیم، یعنی این که میان میگن آقای مارکت از هشتاد میلیون نفر بیست میلیون نفر، سی میلیون نفر، این احساسی نیست که شما کرده باشین. نه ببین بیست و سی میلیون نفر هستن اونلاینن، ولی هفت و هشت میلیونشونن که دارن پول خرج میکنن اونلاین.

می کنن خرید آنلاین انجام بدن یا مثلا همین. یعنی میتونم این فرضیه رو داشته باشم که مثلا دی جی کالا بیشتر از هشت میلیون نفر خریدار نداشته تا حالا. چرا دی جی کالا قطعا داره؟ ببین دی جی کالا الان تقریبا به کل ایران رسیده خب و یه جوری شده که برند دیجی کالا حکم خرید آنلاین رو پیدا کرده مثل قبلا که میگفتن تلگرام شده چیز گرام شده، اینترنت، الان دی جی کالا شده، خرید آنلاین، اینجا چیزی میخوای بخری، برو تو دی جی کالا مثلا سرچ کن، برو بخری، دی جی کالا مشتری ولی اون مشتری از دیجی کالا خرید می کنه اینجوری نیستش که تبلیغات ببینه بیاد شروع کنه به خرید کردن نگاهی به اینکه دیجیکالا چقدر هزینه کرده، چقدر خودشو نشان داده در جای مختلف، چقدر اعتماد سازی کرده، و اگر تو اون اسکیل بخوای تبلیغ کنی، می تونی بازار بیست میلیون نفری در نظر بگیری، ولی اگه تو اون اسکل نمیخوای تبلیغ کنی باید رو هفت و هشت میلیون نفر حساب کنی. می تونی برامون یه بدی. مثلا تعداد تبلیغ کنندگان و ادورتیزرها چندتاس، چون یکی از مشکلات ایران این بود که فقط انگار کل مارکت دست یه چیز هولوش بیست و سی و چهل تا شرکت اسمیه که شاید واقعاً الان به من بگید من ده تا نميتونم نام ببرم، میدونی یه مقداری این نسبت تبلیغ کننده و مصرف کننده رو چجوری میبینی الان؟ ببین، # بخوام بهت بگم نسبت به اون موقع، اگه اون موقع پنجاه تا شرکت بودن که داشتن کنترل میکردن. کل مارکت سو الان شدن ده تا شرکت، پانزده تا شرکت و خب خیلی ها رفتند، خیلی ها جمع کردند. سرمایه گذاران همه رفتند، تبلیغ کنندگان استارتاپی اگر تو ذهنت باشه، تبلیغ کنندگان استارتاپی خیلی کم شدند. و ادوارتایزر ها، اوضاعشون اصلا با عموم قابل مقایسه نیست، چرا بخاطر اینکه الان اصلا فاندی اونقدر نیست؟ و هر کسی که میخواد استارتاپ لانج بکنه، اینوسترش هم خودشه. به خاطر اینکه اصلا اون استراتژی های اصلی استارتاپ و اگزیت استراتژی و اینجور چیزا اصلا الان دیگه شدنی نیست.

چالش‌های تبلیغاتی در ایران

میدونی چی میگم، ولی خب، ادورتیزر های دیگه ای وارد بازار شدن، مثال برات میزنن، ما توی تبلیغ درایو یه درصد خیلی از بزرگی از مشتریامون، آژانس های گردشگری بودن، کلینیکا بودن، یه سری کسب و کار دیگه ای بودن که اینا استارتاپ نیستند ولی خب پولیم که خرج میکردن حتی از استارتاپ ها خیلی بیشتر است. و ریترنشون هم متفاوت و یه جور دیگه است ولی در کل بخوام بهت بگم اینجوریه که عملکرد تبلیغات شاید حتی رشد هم کرده اما نه توی، نه بین استارتاپ ها از سن تو چرا موندی ایران هنوز؟ # چرا موندم ایران، نمیدونم والا، یعنی من یکی که اینجا خیلی زیاد مهنه شدم، منم جزو اون دسته ای بودم که از همون موقع سرمایه گذار استارتاپم خودم بودم، هیچوقت سرمایه گذار نداشتم. و اینکه از اولم هیچوقت نیومدم پول بزرگی بذارم، من یه شرکت دو سه نفری داشتم که کار پیمانکاری انجام میداد، بعد شد ده نفر. بعد اومدم استارتاپ تبلیغ گرامم رو زدیم، شدیم سی چهل نفر، خودمون شروع کردیم سرمایه کردن رو چیزای مختلف و اومدیم بالا تا اینجا و الان خیلی پخش شدیم. من چیز دیگه ای که یادم رفت اول بهت بگم یکی از چیزهایی که ما رویش سرمایه گذاری کردیم یه برند آیفون کیس بود. که نمونه خارجیش در خارج از ایران اسمش کی استیفای است. خیلی با ارزشی شده اونجا. ما اینجا وینا کیسز رو راه انداختیم که وینا کیسزمون هم رشد خیلی خوبی داشت و جمع همه اینو باعث شد که اینا یه جوری پخش میشه که من نتونم بیام و یه اتفاق دیگه ای هم که وجود داره اینه که ما کمپانیامون یه چیزی بین استارتاپ و آژانس تبلیغاتیه. میدونی چی میگم، و اینجور نیستش که بگیم خب فول همه چی پلاتفورم بیس و خداحافظ داره همه تبلیغات ران میشه.

هر روز چالش های تبلیغاتی هست، خودت به هر حال، تجربه اش خیلی داری، تجربه تبلیغاتی، همیشه بالا پایین داره اتفاقای مختلف کمپین ها. متفاوت میفته که باید بالا سرش باشی، من سعی کردم وارد بازار خارجی بشم، سعی کردم که خب هنوزم در حال انجام ما ورژن انگلیسی اون آیفون کیسمون رو تو کشورهای عربی انداختیم دو سه تا حالا ای کامرسایدی دیگه یا دوباره تو کشورهای خارجی هرکدوم هدفشون یکی تو مکزیک یکی توی عربستان یه جای مختلف داریم یه سری کار ولی هنوز به اون حد نیست که بگیم خب حالا باید بریم مثلا اونجا ببینیم مثلا میگم کسب و کارم شاید رو همدیگه صد صد و پنجاه هزار دلار فروش داشته ولی چیز خاصی نیستند. و همشون با یه سرمایه خودمون داره میره جلو، بعد تحریم و اینا اذیتتون میکنه یا نه دیگه ربطی نداره چون تو کشورها اذیتمون میکنه که بیچارامون کرده، تحریمها، ببین من همین الان کوچیک ساده ترین چیزش رو میخوام بهت بگم ساعت کامپیوترم یعنی هر بار می خوام ساعت رو نگاه کنم، بعد از چهار ساعت و چند دقیقه هم ساعت رو پیدا کنم برای اینکه مثلا سایت ها کشفمون نکنن ببندنمون. چی میگم؟ خیلی داستانهای این شکل داریم. کمپانی ثبت کردن از اون طرف مخصوصا سر همین قضیه کرونا باز خیلی اذیت شدیم. یه سری چیزایی که واسه شرکت لازم داشتیم این بود که بریم یه جای دیگه دنبال اداره مالیات و از اینجور چیزا که خب اذیت شدیم ولی الان مثلا میگم گرجستان شرکت ثبت کردم، در ترکیه ثبت کردم، در امارات ثبت کردم، در کانادا ثبت کردم و مشکلات گلوبال کار کردنم که میدونی دیگه چی به چیه. فکر کنم تو چند روز دیگه میشه تو رو باید آقای سین نون خطاب کنی؟ خوب او می گوید: پس… الان ولی این استیبیلیتی رو تو ایران داری چون این دلیل که سوال ازت میپرسم چون تو کسی هستی که کیپابیلیتیش رو داشتی که هم اینور کسب و کار داشته باشی. البته ایران، ایران خیلی موندنش اَه.

استدلال‌های بازاریابی و تبلیغات در ایران

دوست داشتنیه، میدونی؟ یعنی من واقعا فکر کنم با کسایی که همیشه استدلال این و اون رو دارم فکر نکنم اصلا بحث این باشه که اینور بهتره یا اونور راحتتره، اونور سختتره، اونور آسونتره، اونور پولش بیشتر یا اونور کمتره. به هر حال، ایران مملکت است، با دیفال، سی سال از زندگی تو حداقل مینیموم توش بودی، کشور رو می شناسی. کجا رو می شناسی؟ علی آقا رو می شناسی؟ همه رو می شناسی؟ می دونی؟ و واسه همین، خب مطمئنا یه پاشی به لخت بری یه جا مثلا بریم. نروژ الان، از فردا که نمیتونی بری سر کار، میدونی؟ مثلا این استدلال یه مقدار استدلال پیچیده ای هست. خودش ولی خب ایرانم یه مقداری من احساس میکنم که ببین مثلا همین الان بحث مارکتینگش، خب، کلا چیزی به اسم مارکتینگ که من اینجا دیدم با کاری که ما در ایران داشتیم میکردیم اصلا یکی نیست، میدونی؟ یعنی این همه من می بینم که مثلا من نمیدونم چرا فقط بچه های مارکتینگن که تعداد مجمع ها و اینا شون زیاده، میبینین مثلا چرا برنامه نویسی؟ هیسا مثلا چیز ندارن، چی بهش میگن؟ از این گروه ها تشکیل نمیدن، نمیدونم، چی بهش میگن از این کارگاه عمومی؟ چرا نمی دونم چرا برنامه ها، چرا طراحی ها ندارن، چرا فقط مارکت ها دارن، چون مارکت ها خودشون هم دارن مارکت میکنن دیگه. و واقعا یاوهگویی است تو خیلی از سه شنا، به خاطر اینکه اصلا تو وقتی داری راجع به یک قومیت صحبت میکنی که همه تو یه کشورن، توی لوکیشنن واقعاً درصدی خوب بودن. یه چیز شد، صدات قطع شد من دو دقیقه گذشته تر من صدات رو نداشتم. از کجاش برات بگم؟ دو دقیقه خیلی داره. (خنده) تا کجاشو گفتی الان؟ گفتی که چرا؟ تو اکوسیستم مارکتینگ و مارکتینگ آره تا اونجوش شنیدم خب به خاطر اینکه دارن خیلی بیشتر مارکت میکنن خودشون رو دیدم مارکت میکنن مثلا دیگه.

البته به خاطر اینکه بازاریابی که تو ایران فقط راجع به یه کشور و یه قومیت و خیلی به قولتو بازار ده بیست میلیونی دیگه خیلی به یه و به صد ترافیک روزی صد میلیون نیست که مثلا میدونی. تو کل سال شاید مثلا سه میلیون بشه. بنابراین خیلی مارکتینگ هم نداریم، یعنی به اون شکل، یعنی همینجوری که واقعاً بدم پست بذاری تو تبلیغ گران، پست بذاری تو توی اینستاگرام میدونی خیلی اون کمپین و نمیدونم این داستان ها توی ایران خیلی این تلاشش به این نتیجه اش نمیارید، نه که نمیشه و نداریم و داشتیم، ما خودمون امام کمپین ران کردیم. همه شیم چپرا کمپاین میذاشتیم دیگه، مانند این مراتب حجم و انرژی که باید بذاری برای یک کمپین. تا مثلا یه چیزی توش دراد و آخرم داری میبینی، ببین به هر حال کسب و کار های آنلاین، کسب و کار هایی مثل دیجیکال و اینا، اینقدر بعضی داده ها دارن و هوشمند هستن که بدونن چیزی مثل بیلبورد اون کارایی رو که باید و شاید دیگه تو این دوره زمانه نداره ولی باز تو ایران دارن این کارو میکنن و اینجا فقط برای من سوال میاد که چه داده ای رو اینا دارن. و چطوری دارن مجرش می کنن که هنوز چیزی مثل بیلبورد و با اینکه احتمالاً اینترنالی نشستن دیسکاس می کنن گفتم: “آقا، دیگر بیلبورد نمی ارزم، من حاضرم بجای اینکه ۴۵۰۰ میلیون تومن بدم برم بیلبورد بزنم، ۵۰۰ میلیون تومن و هزینه بازاریابی دیجیتال بکنم.” ولی باز دارن تو بیلبورد میذارن، این از کجاست به نظرت؟ اینه که هم پول بازاریابی دیجیتال را دارند هم پول بیلبورد را دارند یا نه اینکه بیلبورد واقعاً همچنان برای یه کشوری مثل ایران، اون برند اورنسی که درست میکنه هنوز خیلی مهمه یا همون داستان کالچریه؟ چشمهام چشمیه، آقا من بهرحال بیلبوردم بالاست، خودمو میبینی. ببین تو کیس دی جی کالا بخوام برات بگم. تو بیلبورد در شرکتهای سنتی، ما داستان چشم هم چشمی رو داریم، من اینو به چشم دیدم چند بار، خب، که یکی خونه ی با جاناقش مثلا بیلبورد میگیره میزنه، این داستان ها هست، ولی تو کیس دی جی کالا بخواهیم اگر تکنیکل نگاه کنیم قضیه رو آوارنسی که هنوز بیلبورد در ایران ایجاد می کند نسبت به همه کشورها بالاتر است یعنی سرانه دیدن بیلبورد در ایران الان مثلا دوازده تا پانزده ثانیه است هنوز.

چالش های بازاریابی و اعتماد مصرف کننده در ایران

تو تهران. خب و این تو کشورهای دیگه خیلی کمتره. این یه قضیه است. چون سه تا قضیه رو مطرح کردی یکی راجع به بیل بورده یکی راجع به کمیته مارکت راس که چرا این شکلی رو گوش می کنه و یه موضوع گمبوچی چی بود؟ اینه که واژتشون رو از کجا میارن، یعنی باز ترجیح میدن که واژت رو همونور بذارن یا همینور. آره ببین خب تو ایران با خارج از ایران آورنس ایجاد کردن و بعد پرفارمنس مارکتینگ کردن متفاوت خیلی. و ابزارای لازم تو ایران نیست برای اینکه تو آورنس و واسه یه تعداد آدم محدودی که هدفتان بیای چیز کنی ایجاد بکنی و همونها. حالا باید بیای پرفارمنس کنی، خب تو بیرون میگی، من تو این کشور این میلیون نفر رو لازم دارم، اول آورنس هاتو براشون ران می کنی، بعد پرفارمنس هاتو براشون ران. ران میکنی و بعد هی رو ریترنشون کار میکنی ولی تو ایران مجبوری بیایی که خب من حدس میزنم تو این پنج میلیون نفر مثلا این دو میلیون ولیون تبلیغات منو ببینن که بیست هزار تا از توشون مشتری در بیاد. خب، بنابراین مجبوری بیلبوردو بری، بیایید انفلونسر مارکتینگتو جدا انجام بدی، تو تلگرام تبلیغتو انجام بدی، تبلیغ تو اپلیکیشن.

همه جوره هی مجبورین خودتون نشون بدی برای اینکه به هر حال دیگه کسی مثل دیجی کالا که همه کشور می تونن مشتریش باشن، اتفاقا بهترین استراتژیش اینه که برو هدفینگ که بگه من دارم مثلا همه بیلبوردارو رفتم همه جا ببیننش. استراتژی کالا بهترین استراتژی است. این راجع به حالا این قضیه واجد مدیریت در ایران و شرکت های دیگه ای که به هر حال محصولشون به درد دسته زیادی از آدم میخوره، همچنان این روش تو ایران داره جواب میده. کمپانی که میاد بیلبورد میزنه، مردم میگن من این اعتباره تو اینستاگرام میان طرفو تبدیل میکنن تو اینستاگرام حالا سوسیال میدیا از میان تو سوسیال میدیا میان طرفو تبدیل میکنن من اصلاً میخواستم به همین نکته برسم که دلیل اصلی بیلبورد تو ایران. خیلی اون تکنالیتی که کشورهای دیگه دارن که بیایند میژر بکنن و اندازه گیری کنن که چقدر ویو خورده چقدر نیست. به خاطر اعتماد، یکی از مشکلات اصلی ما در ایران بحث اعتماد است که حق هم داریم یعنی مثلا واقعا باید برای چی، مثلا به سرویس سفارش آلن غذا ریهو من باید اعتماد بکنم، میدونی، برای چی به این همه تو؟ باید اعتماد کنم ببین من اینجا واقعاً این قضیه رو خیلی ندیدم یعنی منم وقتی اومدم توی ایران احساس این قضیه بی اعتمادی رو کردم. ببین به هر حال، من نمیدونم ایران ایران خب این داستانهای ای نماد و نمیدونم درگاه بانکی اجازه از بانک و اینارو بگیری؟ باز با تمام این داستان ها هم هنوز یه چیزی که اینجا خیلی ساده است، من میدونم که اصلا احساس کنم و ندیدم. ببین اینجا به نظر من یه دلیلی که مثلا تو این قضیه اعتماد سازی وجود داشت که تو به یه برند اعتماد کنی و برای اولین بار ازش خرید بکنی و بهش اعتماد بکنی. و این شانس رو بدی؟ اینه که تو معمولاً چجوری از شرکت های کارت اعتباری استفاده میکنی؟ شرکت های کارت اعتباری برای دیسپیتو انجام میدن.

بی‌اعتمادی و عدم اطمینان در اقتصاد ایران

میدونی یعنی مثلا اگه تو به یه سرویسی پول بدی و حالا اون محصول یا سرویس ازشون دریافت نکنی و بخوای پول تو پس بگیری؟ حالا اینجا خب مثلا خیلی راه است، یعنی احتمالا اولا درگاه استریپ مثلا استفاده کردی برای خریدت که حالا اضافه کنم نمونه ی “ایکلوونتش” تو ایران همون “زرینپال” و “ایناست” و استریپ خودش اول از همه با “دیسکوت” میاد میگه آقا سرویس نگرفتی، پیپ حل میاد باهات دسپویت میکنه، بعد اگه نشد با خود ویزا و ماسترکارد صحبت میکنی. آنها برای بحث می کنند، اگر نشد باز با بانکت صحبت می کنید، باز آن را بحث می کنند، یعنی این بحث اعتماد به نفس برای من، من خیلی برایم جالب بود. این بار یه همچین کنسرن و یه همچین نگرانی رو تو ایران حس کردم که آقا یه برند برای اولین بار اون اعتماد رو نداره. حتی که من اینجا خیلی راحت تو سرویس های مختلف کارت های اعتباریم میدم، خزشون خرید میکنم، یه ماه امتحانشون میکنم، یه ماه سبسکریپشن می گیرم. کنسل کردم، مال نکردم پولمو پس می گیرم، اینجا از آمازون من خرید میکنم پولمو پس می گیرم، همین الان جلوی من کلی جنس از آمازون خریدم دارم دوره پس می فرستم، من این احساس این احساس اعتماد برند رو تو ایران نکردم ولی بعدا ولی به این نتیجه رسیدم که واقعا سخت بود یعنی تو اگه میومدی به ریهونم اگه مثلا میومدی پول میدادی، ببین، خب مثلا من یادمه که ما یه قسمتی داشتیم تو سفارش آنلاین غذا، خب وقتی ما باید پول و یه کم این داستان ها رو داشتیم دیگه یعنی تو وقتی پول از دروازه بانکی می گرفتی و توسط سیستم پروسیس می شد یه غذا رو کنسل بشه ما مجبور بودیم پول رو برگردونیم به حساب ریهونش به خاطر اینکه خیلی دردسر داشت اون اوایل، بعدش گذاشتن مکانیسم اینکه بتونی پول رو دوباره آزاد کنی، برگردونی به حساب بانکی. و راست میگه همه اون موقع به ما میگفتن آقا شما دزدین میدونین شما میخواین آقا پول منو پس بده من غذا خرید حقم داشته ها. پول من رو پس بده، من غذا خریدم؟ الان که غذا منو پس بده، پول من رو پس بده. چرا می کنی به حساب ریحونم آقا؟ من اصلاً بخاطر این تجربه ام نمیخوام دیگه از ریحون خرید بکن. من باب مثال، ولی این بی اعتمادی رو حالا یه بحث ارتباطات هم هستین، ولی این بی اعتمادی رو ما داشتیم ایجاد میکردیم.

که آقا تو اگه پول به ما بدیم پولتو خوردیم بهت دیگه نمیدیم می ریزم تو حسابت و و ولی تکنیکالیتیه مشکل تکنیکی که بانک داشت و نمیتونست تو اون بازه زمانی عمل بکنیم و که بتونیم پول رو برگردونیم. ضررش به ما بود، اعتبار ما داشت خچدار میشد و فکر می کنم این نقطه، نقطه بیلبل که گفتی یکی از دلای اصلیش بحث اعتمادسازیه یعنی واقعا داریم یه پول خیلی گنده ی الکی رو بابت اعتباریه که باید کسایی دیگه برای ما فراهم میکردن یعنی جزء زیرساخت دولتیه بانکت باید فراهم کنه این سیستم بانکیت باید کنه، اون بانکی باید به تو این، اون کارت تو باید بدید که سیف استفاده کرد از این پول برای تو سیفه و اونا باعث شدند که هزینه از دست دادن این حس اعتماد و رو دوش ماها بندازن یعنی هزینه ای که ما میخواستیم کمتر انجام بدیم و بتونیم سارتون رو تست بکنیم، رفع همین بیلبورده دیگه؟ ببین سوال یه چیز جالب بهت بگم راجع به این قضیه، من یه مقایسه بخوام براتون بکنم؟ ما بزنس هامون تو ایران برامون خیلی گرون تر از خارج از ایران در میاد، دقیقا بخاطر همین چیزا، یعنی اونجا شما مثلا میخوای یه استارتاپتو تست کنی، میای دقیقا اون آدمایی که میتونن هدفت باشن و هدف میکنی، تبلیغتو میکنی، میبینی جواب میده یا نمیده تمام ایران باید خیلی بیشتر از این حرف ها خرج کنی تا بفهمی، اونجا توی سه ماه، چهار ماه، پنج ماه نهایتا میفهمی که بیزینس جواب میده تو ایران باید حداقل دو سال کار کنی، آفرین، آفرین خیلی باهات موافقم بحث فاندینگ بیشتر اصلا راجع به اینه که بری، چون هیچ داتایی هم تو ایران نیست، یعنی واقعا یه کم پول پاشی. ببینی واقعاً ریسپاند مارکتت چیه، بفهمی کدوم کانال ها جواب میده، کدوم کانال ها جواب نمیده، بعد یه زمانی طول بکنه. می تونه تا کوارت آنالیزش رو بتونی انجام بدی بگو آقا تو بازه زمانی فروردین اینجوری بود تو بازه زمانی اردیبهشت اینطوری بود این کارمون رو نکرده بودیم و به خاطر این تلاطومی که ایران داره تمام داده هایی که حالا دو سه سال پیش هم درآمده با داده های الان یعنی تو هر سه باید با شرایط جدید، اقتصادی، سیاسی، دوباره یه کورتنالیسیس بگیری، ببینی وضعیت خرج کردن مردم چجوریه، وضعیت امکان مردم. آدم چجوریه و کاملا باید موافقم یعنی پول ماها رفت به ریسرچ دایره ای دقیقا درسته این مشکل خیلی اساسیه تو ایران و دلایل خیلی متفاوتی هم داره ببین توی خارج از ایران یه سری از کمپانی ها هستن که دارن نقش های خیلی اساسی بازی میکنن، یکیش مثل خودش استریپ و پیپل و دیگه براتون بگم که خودش فیسبوک ادز و گوگل ادز دارن نقش های واقعی. واقعاً اساسی بازی می کنند، خود مثلا پلتفرم مثل فیس بوک بیزینس که به تو اجازه میده قشنگ هدف کنی تبلیغاتتو انجام بدی. خیلی دیتایی که تو واسه بزنست نیاز داری رو بهت میده. خب بعد از اینکه شما چقدر خرج میکنی مثلا میای پنج هزار دلار خرج میکنی نهایتاً ده هزار دلار خرج میکنی که یه چیزی به یه دیتای دستت میاد ولی تو ایران تو همون پنج هزار دلار، ده هزار دلارم خرج بکنی اون دیتای دستت نمیاد، یا غیر از این که حالا. یه آماری هست میگم، بیست درصد تمام فاندینگ هایی که ویسیا روی ساعت ها انجام میدن، بیست درصدش مستقیم میره تو فیسبوک.

ماجراجویی در دنیای مارکتینگ دیجیتال در ایران

آماریش درسته، شاید حتی بیشتر از بیست درصدش باشه، خب و به خاطر اینکه لازمه و اون ببین من یه چیز بگم، خب ما تو فیسبوک از هم کار میکنیم، یعنی تبلیغات تو خارج از کشورمون هم داریم بخاطر همین کمرسالمون، و من تا حالا حالا شاید بهت بگم که تو بدترین تبلیغاتمون رآس کمتر از چهاردهم درصد، سیدهم درصد دیگه نهایتا من ندیدم، خب یعنی من بدترین تبلیغاتی که تا الان رانگ کردم تقریبا نصف پول تبلیغش رو درآوردم. تو سيلز، پروفيت نهاد، خب تو سيلز مثل پول تبلیغ و درآوردم، و خب حق دارم وقتی که تو میای کمپین تو اینجوری راه میکنی، شما مثلا تو فیسبوک می توانید چیکار کنید، میای تبلیغ تو ران میکنی، یه سری مشتری میگی، میای میگی من مثلا الان فوکس کردم روی کشور مثلا امارات، خب، صد تا دو هزار تا میکنی و این دو هزار تا که کردی، دو هزار تا فروش اتفاق می افته. میای به خود فیسبوک میگی این دویست تا مشتری منن و لیواشون هم میدی که چقدر ازت خرید کردن، خود فیسبوک لوک الایک میسازه میگه آقا مثلا من صد هزار نفر دیگه رو میشناسم که شبیه این دویست نفر خصوصیتشون خب و تبلیغ تو رو به اونا نشون میده و این خب خودش هی باعث میشه چیزی که تو تبلیغ هدفت، هدفت داره میره، دیگه بعدش هی رواست میره تو کمپین بالاتر، ریترن روح فروشت رو کمپین هی میره بالاتر. و خب وقتی همچین ابزاری به این قدرت با این دیتا وجود داشته باشه اجرا بزنس ها خیلی سریع تر و راحت تر می تونن راه برن. ولی تو ایران این هیچوقت اینجوری دیده نمیشه، یعنی متاسفانه هنوز که هنوز آژانس ها، پلتفرم ها و هرکسی که داره کار میکنه بیشتر به فکر اینن که این واژته رو برن کنن تموم شه بره و این واقعاً اشتباه، ما همیشه از همون اول سعی کردیم مخالف این قضیه پا رو بزنیم، بریم جلو. ولی خب هنوز داره این اتفاق می افته دیگه و اعتماد کمپانی بزرگ در حال حاضر هنوز به اون شرکت، آژانس تبلیغاتی بیلبوردیاست، میدونی چی میگم؟ میگن طرف اگه مثلا الان دو هزارتا بیلبورد داره، صدتا بیلبورد داره. پس این خیلی معتبر تر از اون یکی مثلا دیجیتالی جنسی است. آره بحث بی بورد کامل یک کاست یک یه کاسه ای برای زیرساختی که باید از طرف یه جای دیگه میشد ولی کمپانی مجبور به بدهی نشد. آره یه موضوع دیگه هم که راجع بهش صحبت کردی راجع به اینکه چرا کمیته مارکترا هی داره تو ایران رشد میکنه با اینکه مثلا خبر خاصی هم نیست.

راجع به اینم بخوام بهت بگم اینه که مارکترا تو ایران حالا شاید کسایی که ویدیو رو میبینن ناراحت بشن. ولی در کل بهت بگم که معمولا مارکترا تو ایران بیشتر پرسنل براندینگشون رو میبینن. تا اصلا اینکه مارکتینگ چیه. من اصلا مارکیتی ندیدم تا حالا تو ایران به اون شکل، میدونی، بیشتر میدونی مارکتینگ الان شبیه چیه؟ شبیه اونهاست که مثلا یارو میخواست بره تو استارتاپ ولی برنامه نویسی نبود، طراحی بلد نبود، کار جدید. میگم بلد نبود، گفته بریم، مارکتینگش جالبه حداقل، یه تولید محتوایه، اینجا تو دانشگاه می نویسد، توی مدرسه اش می نویسد. تولید محتوا، میدونی، عکس تو اینستاگرامش میذاشته شده، سوشل منیجر، بیشتر جنبه اینطوری داره مارکت را. آره البته هستن و یعنی مثلا ما مثلا تو تیم ریهونمون بچه های خیلی قوی داشتیم، میدونی؟ یعنی واقعا مثلا اس تی او شاخ داشتیم. نمیدونم، کنتنت رایترای خیلی جالبی داشتیم که الان خیلیاشون توی دی جی کالا فعالن و دارن واقعا کارای خیلی قشنگی دارن درست میکنن. واقعاً اگه خیلی هاشون بستر داشته باشن و وقت داشته باشن و اجازه ی خلاق بودن داشته باشن خیلی خوب و خلاقن.

شرکت های استارتاپ و مدیریت حقوق کارکنان در ایران

با صد فوق العاده بالاییشون، اون سیالاشگران که دنبال راحت ترین عنوان تو یه شرکت بودن، میدونی؟ بیشترشون اونان، و خب باحال دیگه چیکار کنی دیگه؟ کافی چیه و نمیدونم رستوران برو و برو. بازی و از این داستانه با مارکت رو، ببین، سوال یه چیزی هم بهت بگم آب، تقصیر خودشون هم نیست. تقصیر خیلی از فاندرا و مدیرعاملای استارتاپ هاست به خاطر اینکه این و بچه ها رو استخدام می کنن و بدون اینکه کوالیفای باشن، خب، استخدام می کنن، بعد میان حقوق بالایی هم بهشون. اوناشون میدن و اینا رو عادت میدن که ببین تو حقوقت انقدره و اون آدم زندگیش با اون عادت شکل میگیره. خب این اتفاق برای برنامه نویس ها هم افتاده و هر چی میره جلوتر، باز آدمهایی پیدا میشن که اون استخدام رو انجام بدن. و این از بی اطلاعی مدیران به نظر من بیشتر تا از اینکه تقصیر خودش اون نفر باشه. هر کسی تو زندگیش میره جلو از تجربههاشه که هی واسه خودش تشخیص میده میگه که من مثلا این کارو کنم این بهتره یا اصلا من اینم. میدونی چی میگم؟ ببین این چالش به نظر من، ببین همونطوری که توی ریتایل و # بازارهای فروشگاهی که یه فیزیکی، مثلا اپل برای اینکه بیاد ببین از هر اپل استور چقدر داره میفروشه، میارن پر اسکوائر مترس حساب میکنن، دیگه میگن: به جز هر متر مربع که مغازه داریم اینقدر داریم فروش می کنیم و من یه همچین دیدیم من خودم وقتی که کارمند یه شرکت همیشه از خودم آخر ماه می پرسیدم که آقا اگه من حقوقم انقده من چقدر به این شرکت واقعا فکر می کنم من اضافه کردم، میدونی؟ یعنی مثلا من اگه حقوقم مثلا بیام تو ایران بگم آقا هشتاد میلیون، صد میلیون تومن سالیه. واقعاً آیا من برای این شرکت صد میلیون توانستم درآمد زیادی بکنم، میدونی؟ در واقع من باید به می تونم برای شرکت هفتصد میلیون تومان درآمد زایی کنم که صد میلیون تومان مستحق بکنم و واقعا اگه میتونی برای خیلی از آدمها نگاه کنی اینجوری نیست یعنی تو واقعا نصف آدم اما تو می تونی شرکت بیرون بری و هیچ تغییری در روند فروشت انجام نشه و به نظر من اون اشخاص که دارن این ادعای رو دارن که من حقوقم اینقدر، من حقوقم اینقدر، باید بپرسن از خودشون این سوال رو، میدونی، باید از خودشون این سوال بپرسن که آیا حالا می تونی بعدا بحث کنی که این بحث طولانی مدت یا کوتاه مدته ولی خب دیگه میدونی منظورم چیه؟ منظورم اینه که آقا باید واقعا ولیو داری به اضافه می کنی، اضافه نمی کنی، چون حقوق من انقده، چون باید شرکت وبلاگ می گوید، خب وبلاگ ننويس، تو وبلاگ تو قطع کن.

این اتفاق می افتد یا نمی افتد، می دانید؟ تو پست نکن تو سوسیال میدیا، ببینم اتفاق می افتد یا نمی افتد، ببینم رو فروش تو تاثیر میذاره یا نمیذاره. و باید به نظر من کیلکولیت بکنن که به جای هر کارمند، اصلا واقعاً که شرکت های بزرگ میخوان شغل اضافه کنن. اینجا که به علاوه هر ایمپلوری چقدر باید فروششون بیشتر بشه که بتونن به اضافه اون آدم بکنن ولی خب متاسفانه توی ایران. این این سایتش هنوز وجود نداره دیگه. اصلا براشون هم اهمیت نداره، برای خیلی ها من نمیگم برای همه اهمیت نداره، برای خیلی ها اهمیت نداره من شاید بهت بگم. من به کلچر شرکت خودمون همیشه خیلی افتخار میکنم خب و بچه هایی که توی شرکت مادران کار میکنن من هم هرکدامشون هم واقعا دوستشون دارن، همین که یه فرهنگی هست که همه دلسوزن. از اول شرکتمون یه شعاری که بر خودمون گذاشتیم گفتیم ما سرمایه دار نیستیم سرمایه سازیم خب این شعار رو گذاشتیم روی شرکتمون این دیگه شد فرهنگ شرکت ما و همیشه خود بچه ها براشون مهم هست که چقدر ترن دارن ولی یه جای ما ما شرکت رو اسکیل کردیم و خب از شرکت های مختلف برها کالچرت به هم می ریزد وقتی که تو اگه مثلا پنجاه نفر نیروی داریم پنجاه نفر دیگه هم میان، یهو کلچرت بهم می ریزه، و یه جور شرکت اومدی، اسکیل کردیم و این کلچرت بهم ریخت و من دیدم که اصلاً چه افتضاحیه تو مارکت با نیروهای جدید که اومدم تو شرکت، علاوه بر اینکه یه تعداد برایشون اصلاً اهمیت نداشت. که آیا ریترنی دارند یا ریترنی ندارند، هزار تا حالا باعث اتفاقای بدی هم داشتن میشدند که خدا شکر اون اتفاقات گذشت ولی در نهایت اینکه یه نفر چقدر برای شرکتش ریترن داره اگه واقعا جای بیفته توی شرکت های ایرانی می تونه تا آسمان تفاوت ایجاد کنه و وضعیت شرکت ها رو بهتر کنه امیدوارم که یه امشب اتفاق بیفتد وضعیت تبلیغات در ایران چه جوریه حداقل تو بازی زمان خودتون بیشتر از این جهت میپرسم که هلت مارکت رو میخوام ببینم چقدر، میخوام ببینم سلامت مارکت تو چه وضعیتیه؟ ببین سلامت مارکت کی افتضاحه؟ صدات قطع شد، من صدات رو نمی شنوم. الان بس شد، نشنام می شنوید؟ آره، الان می شنوید صدام رو؟ خب برین.

شرکت‌ها و بازاریابی در دنیای آنلاین

دکتر داشتم راجع به هلت مارکت ازت میپرسیدم. آره هلت مارکت که افتضاحه در حال حاضر ببین ما یه اتفاق جالبی که هست اینه که خب همیشه همه جا هست یعنی به غیر از رویدادهای فیزیکی توی جاهای آنلاین هستیم تو اینستاگرام هستیم تلگرام هستیم گوگل هستیم، هم تو اس ای امون هم ادورسمون همه چیزمون بالاست، بعد زنگ خورد تلفنمون و رجسترایی که روی پلتفرم و کمپین هایی که ایجاد می شود با اتفاقات سیاسی رابطه کاملاً مستقیم دارد. دلار چهارصد توهم میره بالا، ما زنگ خورامون قطع میشه، چهارصد توهمون میاد پایین زنگ خورامون زیاد میشه. خوب ریجیسرا ما کل فعالیت شرکت ما زیاد میشه کرونا که خودش یه آسیب خیلی وحشتناکی زد به ما شاید بهت بگم کرونا باعث شد که شصت، پنجاه و شصت درصد درآمد شرکت ما کاهش پیدا بکنه و حالا بعدش یه ذره استیبل شد ولی هنوز مثلا نسبت به پارسال بخوای حساب کنی هنوز پایین ترین و این وضعیت دلار و بایدن و ترامپ همه این اتفاقای که افتاده باعث شده که مارکت هی داره بالا پایین میشه چه تو استارتاپ ها چه شرکت های دیگه. خب ببینم… مثلا من الان میخوام پادکستم و جای تبلیغ بکنم چه آبشنایی دارم در ایران؟ یعنی مثلا من الان در ایران میخوام یه سارت یه محصولی داشته باشم که تو ایران جایی عرضه داشته باشی چیکار باید بکنم؟ کانال های ما، چون تو ایران تقریبا تو دیگه فیسبوک، گوگل، و تو یوزال ساسپکس تو ایران نداری. میدونی و واقعا باید از کانال های کاملا دوکال استفاده بکنی که هی. راستش هم بخوای، مثلا تجربه من در ایران، خیلی تجربه بروکنی بود دیگه، باید یارو دایتار رو برای اکسلچیت برات میفرستاد، واقعا وحشت زده. این خیلی سخت بود.

حالا ولی حالا چطوریه؟ حالا مثلا یه شرکت یک استارت اوپی بخواهد مثلا تو ایران حداقل تبلیغ بکنه یعنی خیلی نوپاست. فقط میخواد مارکت و تست بکنه، میدونی، یعنی مثلا بزار مثلا پادکست خودمو مثال بزنم، من میخوام، من میخوام. مارکت، شنوندگانه. پادکست و درایو کردن اونا رو روی یوتیوب و میخوام انجام بدم. چیکار باز کرد؟ ببین فقط به نظر من آپشن سوسیال میدیاست تو این کیس. یعنی بیشتر از همه سوسیال میدیا می تونه براتون آورده داشته باشه حالا سوسیال میدیا هم تو اینستاگرام هم تو تلگرام جاهای که حالا بیشتر طرفداران پادکست هستن، جايي که براتون بگم که مدل های مختلف، آدماي که هم به شما علاقه دارین به تکنولوژی علاقه دارن باید اونجاها تبلیغ منتشر بشه و از این طرف ببین که چه ریترنی برات داشته هر کدومش ما کاری که انجام می دهیم در کمپین های تبلیغ درایو و مون این شکلیه که میایم اول تبلیغ تو رو با یه بودجتی پخش میکنیم تو یه سری از کانال ها میان کانال های مختلفو اندازه می گیریم، بعد کانال هایی که شبیه به اونه تبلیغات تو اونجاها هم میاد منتشر میشه. خب یه فرقی که من این حالا بخوام خیلی موضوع به موضوع نپرم این میشه راهکاری که من برای مثلا تو می تونم پیشنهاد بدم و شما هر استارتاپی بخوای لانچ بکنی فقط برای اینکه تست بکنی ببینی که این جواب میده یا نمیده بعد توی بسته ای مثلا سه ماهه، چهار ماهه، پنجاه تا صد میلیون تاون خرج کنید تا بفهمید که اصلاً این داره جواب میده یا جواب نمیده، ولی واقعاً بازاریابیش کنین. وارد بازار بشی، ببینی که باید در یک حد کوچکی داده ها جمع بکنی، پنجاه تا صد میلیون دلار باید خرج کنی. می تونه شلوارهای مختلف باشه، می تونه حتی فقط خب شما این همه تبلیغ کردید الان یه بنچ مارک درست نکردین؟ که اون بنده خدا داره دوباره پنجاهصد میلیون بده، میگه آقا من توی مثلا کسب لباسم دارم کفش میفروشم تو اینستاگرام، دوباره صد و پنجاه تا من صد و پنجمین تومان خرج نکنم چرا، چرا ما داتاشو داریم وقتی که یه نفر میاد اول میخواد مثلا با مجلسه ای میذاره یا میخواد کمپینی رو برا خودش درست بکنه.

تبلیغات در تلگرام: تجربیات و چالش‌ها

نه، ولی کسانی که میخواهند بودجه بیشتری را خرج بکنند با ما میان جلسه میذارن و ما از بهشون اطلاعات میدیم با تجربه تجربه هایی که داریم. نمونه های مختلف هم هست از کسی که میخواد کفش بفروشه، کسی که یه ایده استارتاپی داشته. یه جایی پیش رفته من کسی بودم که پول گنده ای میخواست خرج کنه و من با خودم باهاش جلسه داشتم و گفتم که آقا اینو تو رو خدا لانچ نکن، یعنی میگن جلو ذره رو هر جا بگیرین منافع، دو جلسه من باشون داشتم که توی این دو جلسه داشتم گفتم که این ایده شما ما فیل میشه اگه لانچش کنیم اینم دلایلش، یه سری دلایل هم بهش دادم، ما این داده ها رو در اختیارشون میذاریم یعنی سعی میکنیم که تا جایی که میشه و به وارد محرمانهگی نشه، اطلاعاتی بهشون بدیم که بدونن قراره چتر. چی توقع داشته باشن، کمپین هایی که تجربه اش باشه، آره، حالا بنچ مارکی هست، نه به صورت بنچ مارکی تدوین شده. ولی همون موقع از داده هامون می تونیم چک کنیم ببینیم که چه خبر. الان چند تا چند تا شرکت تبلیغاتی تو ایران داریم، من یادم اون بازی زمانی که من بودم مثلا شما بودین. این برای تبلیغات اینستاگرام و تبلیغ گرام برای همان تلگرام، یه آدم # یه چند تا شرکت دیگه بودن خب شاید چند لینا بودن که نمیدونم هنوز وضع شرکت – هست یعنی. سبایده بود که کارای مثلا حتی تبلیغات توی اپلیکیشن اینا میکردن بازار، مدل تبلیغات این اپش رو فکر کنم یادم لانچ کرده بود، الان وضعیت ایران توی تبلیغات چه جوریه؟ چه شرکتهایی هستن چیکارا دارن میکنن؟ کدومشون تابترینه؟ ببین چندتا اتفاق افتاده؟ یک اینکه من الان یادم افتاد فکر کنم یه سوال تو رو جواب ندادم که تبلیغ گرام چجوری تشکیل شد، توی تبلیغات توی تلگرام و تبلیغات تو اینستاگرام ما اون موقع اولین پلتفرم رو ایجاد کردیم. اصلاً همه چیز اولین بار بود که توش اتفاق می افتاد.

و این چجوری تشکیل شدنش این بود که من خب از خیلی سال پیش عاشق گوگل ترند بودم همه چیزو مثلا با گوگل ترند چک میکردم ببینم چرا خبر و اینا یه روز من سرش کردم تبلیغات در تلگرام. و دیدم که اصلا یه ترند عجیب و غریب مردم دارن سرچ میکنن و تو سرچ ریزالت گوگل رو که باز میکردی هیچ وب سایتی راجع بهش حرف نزده بود. اگه اشتباه نکنم یه وب سایت خبری فقط راجع به تبلیغات تو تلگرام یه چیزی گفته بود، وگرنه تو اندکس گوگل هیچ وب سایتی راجع به تبلیغات تو تلگرام نبود. که ما تا زدیم اومدیم مثلا یه تا اول گوگل واستادیم و سیل مشتری اومد و همه اون اتفاقات افتاد. # این زمانی بود که حالا اون موقع راه انداختیم و پشت سر ما هم خیلی دیگه را افتادند تعداد وحشتناک. دقیقا، دقیقا، اصلا خیلی رایت تایم رایت پلیس و خیلی چیز عجیبی بود، ولی در کل میخوام بگم الان با بعد از اتفاق اتفاقاتی که واسه دلار افتاد و اتفاقاتی سیاسی که افتاد و کرونا ای که وارد کشور شد تقریباً من البته قبل از کرونا این اتفاق ایجاد شده بود تقریبا می تونم بگم نود درصد اون وانمن کمپانی ها حذف شدن. خب و آژانس هایی که تعداد کمی نیرو داشتند یا تازه وارد شده بودند همشون حذف شدن رفتند کنار و. الان تقریبا یه سری از قدیمی های بازار موندن دارن فعالیت میکنن یه چندتا آژانس هم جدیدا دوباره شکل گرفتن. من الان بخوام جمعبت بگم شاید مثلا هفت تا هشت تا شرکت هستن که دارن کار میکنن، سب و ایده که مثل قبل داره فعاله.

فعالیت یک تانت در وب و موبایل و نقش اجتماعی در اکوسیستم شرکت‌ها

فعالیتش رو انجام میده که روی کار میکنه یک تانت داره فعالیت خوبی انجام میده تو وب تقریبا وب و موبایل وب الان دست یک دانت کامل و بچه های خیلی باهوشی هم هستن روی داده خوب کار می کنن. و الان پوش نوتیفیکیشن و اینجور چیزا رو اضافه کردن خیلی خوب داره یک تانت توی وب فعالیت میکنه، وب دست یک تانته توی و ما بقیه هم هستن، کمپانی های دیگه ای هستن که دارن فعالیت میکنن، خیلی حالا اسمشون رو نمیتونم بگم، چون اگه یکیشون یا دوتاشونو نگم بیا او باعث ناراحتیش. خب ناراحت میشن دیگه اشکال نداره دیگه . خب اگه تو بخوای مثلا الان کانال رو تو ایران ببین من فقط دارم اینو دارم اصلا جنبه مصاحبه ای ازت نمیپرسم و دارم برای خودم میپرسم که آقا الان یه کسی که تو ایران میخواد استارتاپ بزنه و میخواد مارکش رو تست بکنه و حالا یا میخواد یه سری تبلیغات بکنه اصلا پادکست خودم دارم فکر می کنم آقا من پادکستم به شکل یک استارتاپ الان میخوام برایش یه کم داده بگیرم برایش آدما میخوام آیا مثلا پادکست من با یک تانت کار کردن کار درستیه؟ آیا کانالش از هم اونجا هست؟ و… چون من یادمه مثلا یه اتفاقی که مثلا با شایان شلیل اینا سر – افتاد خب اونا هم میخواستند یعنی. کل اکوسیستم که صرفا دوست داشت رویش سرمایه گذاری کنه این بود که میخواست مثلا اون میخواست پول توی خود اکوسیستم بچرخه یعنی سرمایه گذاری کرده بود روی اینتورک، پس مثلا روی سرمایه گذاری روی ریهون که پولی که میده به ریهون این پول به چرخ و ویلیو اضافه بشه، این پول از سیستم بیرون نره، تو با چرخ چه پول ویلیو ایجاد کنی. که این برنامه بود، یعنی تمام این سرمایه گذاری های مختلف، یعنی اگر برنامه سروارو مثلا تو میدیدی مثلا اینجوری بود که برمه سرمایه گذاری کردن روی سیستم کلاود، روی بازاریابی، روی زیرساخت، روی تاپفانل، یعنی میخواهم قشنگ بود. آره میخواستند یه سایکل خیلی کامل و پول توش بچرخونن و هی ولیو توش اضافه بشه. متاسفانه به خاطر دینامیک مارکت این کار خیلی سخت تر شد.

ولی منتهی مراتب من مثلا یادم میاد که مثلا ما با – یکی از مشکلات که داشتیم این بود که پول خوره داشت، میدونی؟ یعنی پولت تموم می شد ولوئی نمی گرفتی یه سری ترافیکی که یادم میاد توی بازه زمانی استدلال این بود که آقا اینا واقعا اینا بادن. میدونی یا مثلا خب تو میتونی متوجه شی مثلا ترافیک که وارد سایتت شده از تایم آن سایته که اون یوزر گذرونده. از تعداد پیجایی که نیویگیت کرده، اگه یکی اومده سریع باونس کرده رفته، باونس ریت صد درصد که خب مثلا معنی نمیده، اینا بود و نمیدونم چیزی داری، آماری داری رو کنی؟ این سایت اطلاعاتی داری به این که آقا اینا نه واقعا اینجوری بودن نه اونا اینجوری نبودن ما ولی اونجوری نیستیم. یه کم از اینا برامون بگو، ببین میخوام رو کنیم ما، میخوام رو کنی هر چی داری توی چنگال. ببین راستش من نمیتونم رو کنم الان مثلا مدارک جنجالی بگم که همچین اتفاقی افتاده. ولی میتونم اینا بگم که ای نتورک کار ماه ها رو خیلی سخت کرد. و اتفاقی که افتاد این بودش که این شبکه با تعداد خیلی زیادی شرکت کار کرده بود و یه تجربه خیلی بدی برای اون کمپانی ها. و این شرکت ها از اون به بعد وقتی با هرکی میرن کار میکنن، اما الان خودمون با هرکسی جلسه میزنیم. باید مثلا نیم ساعت اول ثابت کنیم کلاهبردار نیستیم.

مشکلات و تجربیات در حوزه تبلیغات آنلاین

آقا مثلا تو حواسمون هست به کمپاینت. می دونی چی میگم؟ این اتفاق از اون تجربیات بود که وارد بازار شد و حتما این قضیه سر یک تانت هم وجود داشت یعنی برای یک تانت همچین مشکلی حتما وجود داشته، راجع به این شبکه، خب من خودم به این شبکه و قبلاً تست کرده بودم، یه سری کمپین باشون و خب واقعاً یا نمی دونم شاید تنتی تو سیستمشون بوده یا جلوی فراود و از طرف پابلیشر نمیتونستم بیای. چون اونایی که وب سایت داشتنم مثلا خودشون می تونستن که به هر حال بچه های وبن دیگه اون کسایی که وب سایت دارن یه جورایی و یا جلو، آره، یا هر دوش می تونه باشه، ولی سر یک تانت حالا ما یک تانت هم اولش ریزاد اصلاً خوبی نمی گرفت ولی هر چی که گذشت دیدیم که نتایج بهتر و بهتر داره میشه و الان به یه حد استایبیلی رسیده یعنی یک دانته امروز که وب دستشه نسبت به – دیروز اصلا قابل مقایسه نیستند. و مابقی کسایی که داشتن کار میکردن مثل فست کلیک و کلیکیاب و اینا هم که همشون تقریبا. من خیلی خیلی زیاد کم رنگ شدم، قبلا فضای وبی شکلی بود که بعد یکتایی هم اومد دامپ کرد اینو تقریبا. حالا بخوام چیزی بگم اتفاقی که افتاد این بود که خب فاست کلیک کسی بود که از اول اومد وارد ماهی وب سایت ها را به رسانههاشون خرید، یعنی پیش خرید کرد، بعد آمد و آنها را شروع به فروش کرد و یک تانت آمد. اون بالاترین رسانه ها رو همه رو خرید و دوباره کلیکی در اختیار مردم گذاشت. این باعث شد که مثلا فاست کلیک ضعیف بشه. کم که به حالا دلایلش خودت میدونی و همینطور و ویدئوها…

شایان آره، این شبکه هم به دلایلی که الان راجع بهش صحبت کردیم فکر کنین مشتریانشون هر روز کمتر و کمتر شد و کلیک ها هم جمع شد. من فکر می کنم که خوب، شناختی که از شایان دارم. من فکر می کنم که تلاشی که باید میذاشتن روی فراود، خب ببین کار سختی هم هست، یعنی نمیتونم مثلا بگی چرا افرادتو درست نکردی، میدونی؟ ما خودمون الان داریم که کسی که اون پلتفرم رو میزنه مسئولیتش همونه. یا حداقل پولتو ریمبرس کنه یا حداقل یه جوری دیگه این مثلا پولتو دو برابر خرج کنه، میدونی خیلی راه داری برگرد ولی نمیتونی بگی پولت تموم شده شاید نتیجه به شما نمیدام. ما خب خودمونم همچین اتفاقای برامون هیجان انگیزه ای میفته تو سوسیال میدیا فراد خیلی کمتره چون کسایی که صاحب رسانه در سوسیال میدیا خیلی بچه های وب نیستند که فکر کنیم باعث ایجاد فرادی بشن ولی زمانی که با همچین اتفاق می افته حالا من اضافه کنم و البته ما همچین تجربه ای با دی نتورک نداشتیم که مثلا بگم مثلا پولمون و خوردن یا اتفاقا خیلی تجربه خوبی هم داشتیم فقط من راجع به کیفیت ترافیک داشتم صحبت میکردم. که خب مسلماً بابت ترافیک داشتن شارژت میکردن دیگه، ولی فکر نمی کنم مثلا چیزی به اسم فراود و اینا تو قضیه بود. این شاید بهرحال کسیه که خیلی وقت داره برای این اکوسیستم زحمت میکشه دیگه یا عمرا بعدش میدونیم ملت که دنبال مثلا مثلا دو ده هزار تن، سه هزار تن، دو هزار تن خوردن تو قضیه نیستن که مثلا سر ریحون هم به ما میومدن و میگفتن آقا. این ساحه های سفارش آنلاین غذا قیمتش اساسا بنای رستوران ها بالاتره و مثلا من اینجوری بودم که قرض داداشم سر هزار تومند. خورشت فسنجون میخوام سود کنم، کسب و کارمو دارم اصلاً روی این حساب دارم میبندم، میبینی مثلا تو وقتی رو اسکیلی که داری فکر میکنی اصلاً اجازه افراد نمیخوای بدی تو سیستمت، میدونی چون دنبال یه قرون دوزار که نیستی که.

تحولات شبکه های اجتماعی و تبلیغات دیجیتال در ایران

به هرحال میگم این اتفاقا تو این شبکه افتاد دیگه، این تجربه تلخه باقی مونده واسه خیلی. ولی هیف بود واقعا به نظر من این شبکه، یعنی هم پلتفرم تر تمیز داشتن شرکت. نه تمام شده. تمام شده یه سری حالا اخبار اومده که این شبکه مثلا شد با یه شرکت دیگه و از این صحبت ها ولی. آره، پی پی جی که بعدم تو ایران تعداد خرید و فروش شرکت ها و مهد شدن شرکت ها و از تعداد مشتری ها بیشتر بودند، اخبارشون. آره. یه چندتا دیگه هم بودن، عدد و اینا هم، اونا هم مرد شدن و رفتند تو د. بعد چند تا شرکت دیگه؟ ببین، من چیزی که تو مارکت دارم میبینم تقریبا همشون جمع شدن، خب چیزی که تو مارکت دارم میبینم. خودشون اعلام میکنن، این نیست که جمع شدن، میگن ما همه جمع شدیم و رفتن تو دل دیجی کالا و بیشتر فکر میکنم دارن تو خودشون پلاتفورم دیجی کالا کار میکنن تا اینکه بخوانند تو رسانه های دیگه کار کنن تو مارکت من نمی بینمشون هیچ کدومشون فکر کنم الان کسایی که توی دنیای تبلیغات دیجیتال ایران فعالانه یکیش همین یک دانته که من امروز بازنشسته شدم، همه از طریق که تو گفتی، هلت دیده بودم یارل شما بالا، مثلا روی سری تبلیغات سایت های فارسی.

ولی دقت نکردم تا حالا بهش. شما این تبلیغ گرام هستش که هنوز داریم اکتیویتی برای اینستاگرام و تلگرام کار میکنین، توی این دنیای شما رقیباتون کیه دیگه؟ مثلا توی تبلیغ، میدونم حالا نمیخوای اسم ببری، ولی بیا. اسم ببریم تو رو خدا، الان یه کیا مثلا توی همچین مارکیتی فعالیت میکنن؟ ببین راستشو بخوای تو سوسیال میدیا خیلی ضعیف شدن یعنی تو مارکت سوسیال میدیا بخوای من اینکه میگم مثلا اسم نه به این خاطر که هر کسی که یه ذره هم اسم داشت جمع شده در حال حاضر، الان هستن شرکتهای قدیمی که داشتن کار میکردن. پلتفرم نیستند، بیشتر گروه های تبلیغاتی هستند که فعالیت می کنند مثل مثلا بخوام اسم ببرم. تبلیغ درایو که هنوز رقیب آنچنانی ندارد، یعنی چون پرفارمنس مارکتینگ نیاز به کلی داده و تجربه دارد، اومدن میگن. که داریم انجام میدیم ولی اونقدر رقیب خاصی تو تبلیغ درایو نداریم تو تبلیغ گرام هستن شرکتهایی مثل موبادید و ادونچر و و دیگه خدمتت درز بکنم که دید و گرام و که دید و گرام هم حتی فکر می کنم جمع شد که اونم با ضعیف شدن. این حالا میشه توی رقبای توی سوسیال میدیامون و یه سری آدمایی که اصلا کارای خیلی زرد دارن انجام میدن یه سری شرکت ها هستن که اونا اصلاً اسنایی برم، کارهای خیلی زردی دارن انجام میدن و بیچاره میکنن کسب و کار رو. من یه چیزی گفتم فقط بهت بگم. نمیدونم شاید واقعا یه نفر که این ویدیو رو ببینه به دردش بخوره یا شاید دیر باشه واسه گفتنش حتی یه سری شاید دیده باشی تو اینستاگرام بین ایرانی ها مسابقات اینستاگرام رو نمیدونم دیدی یا نه.

تبلیغات در اینستاگرام و اعتبارسنجی

از میان از کسب و کارها پول میگیرن، میگن که مثلا من بر تو تضمین پنجاه هزار تا مثلا. فالوور می گیرم، خب؟ و اصلا این یعنی چی؟ مثلا وجود نداره همچین چیزی که من براتون ضمانت پنجاه هزار تا فالوور می گیرم، خود فیسبوکش که صاحب پلتفرم همچین چیزی به تو نمیگه. اصلاً از بی غیر استاندارده، بعد میان این مسابقات را ران می کنند، میان به مردم می گویند، آقا برید این پیج را دنبال کنید، مثلا ما با شما فلان جای داریم. از ۹۹ تا کسب و کار مثلا پول می گیرند، یه پول دو سه میلیاردی به جیب می زنند، یه دونه مثلا ۲۰۰ میلیون هم میان. جایزه میدن، حالا اون وسط چقدر فالوور فیک هم میخوره خدا میدونه. و واقعاً مخصوصاً کسانی که مغازه دار و اینجور چیزا بیچاره ها رو خیلی داغون می کنن. خب اینم ببین ولی اینم دوباره فکر کنم اون کسب و کارم دنبال کوالیتی فالوور نیست چون الان واقعا تو ۹۵ درصد پیجای ایرانی رو که میری نگاه میکنی. یکی از جوادترین کارهایی که می کنن همه چهل و پنجاه کی فالوور دارن، بعد کامنت وسط ده اصلا نمیخوره. ریشیو، تقریباً فکر کنم انگیجمنت نسبت به تعداد فالووری یه چیز باید قیمتش ۱۵ تا ۲۰ درصد باشه، و تو وقتی که نگاه می کنی که مثلا یارو صد کیف فالوور داره ولی مثلا صد تا لایک و بیست تا کامنت و چهار تا کامنت، خب خنده داره.

میدونی، یعنی واقعا خیلی خنده دار است که مردم و این دور هم همان بحث اعتبار است، یعنی بحث بیلبورد است که آقا نگاه کن، یعنی اونم دنبال. حالا مارکتینگ نیست، اون بنده خدا هم دنبال مارکتینگ نیست، اون هم فقط دنبال ساخت اعتبار است، من نمیدونم مثلا پیج قلیون فروشی چجوری تو ایران مثلا. صد کی فالوور داره یا مثلا یه سری پیجارو که مثلا من می بینم مثلا تو اینستاگرام مثلا رامینیکو تبلیغ میکنه. برزگاه روش تب می کنم، نگاه کنم، مثلا می بینم یارو پیجه، مثلا چه میدونم دستمال سفره، مثلا چیچی میفروشه، مثلا چهارصد. بعد کی فالوورده چجوری داری؟ یعنی اصلا منطق نیست که تو و محتوا هم نداری اصلا، و خب نگاهم که می کنی این پست مثلا دو تا کامنت هم نداره. اونم دوباره به نظرم همون بحث بیل برده میاد، یعنی تو میگذرد، ولی اون کسب و کار فکر نکنم تو من فکر می کنم کسب و کارش می دونه. بزنس سه بعد از این کار میمیره، چرا میمیره ببین ناکون من کلا اصلا اعتماد آره هیچی، اینستاگرام دیگه نشون نمیده پست و استوری اونو به فالوور واقعی. خب، اینستاگرام همین جوریش انقدر حساسه، ببین من ما صفحه فون کیسمون الان فکر کنم مثلا صد و سی و چهل هزار تا. هالور داره خب و این صد و سی و چهل هزارتا توی پنج سال جمع شده پنج سال و چند صد میلیون تومان هزینه کردن، حتی چند میلیارد تومان، نمیدونم الان اصلا تعدادش در ذهنم نیست که چقدر، هزینه کردن ما صد و سی.

افول وقت پسر کنتنت: چالش‌ها و مشکلات در استفاده از اینستاگرام

داریم که فون کیس ما رو دوست داره و فالومون کرده. خب، نه مسابقه ای گذاشتیم بگین به خاطر مسابقه بیای فالو کن، نه هیچی، همیشه تبلیغاتمون یه جورایی بود که آقا این فون کیسه دوستش داری فالو مو کن. خب این شکلی پیش رفته با این حال ما یه تایمی یه اشتباهی اتفاق افتاده بود توی ینی یه اشتباهی کردیم. بودش که مثلا در مدت دو ماه، سه ماه فقط بدون فکر به داشتیم محصول شما. ما می کردیم، پست محصول، استوری محصول، یه ذره پر رو شده بودیم، فقط پست و استوری محصول میذاشتیم، هرکی میخواد سوی پاپ کنه بخره، بعد چند وقت وقت پیش ما دیدیم سیلزمون افت قابل توجه داشته و دنبال دلیلش بودیم یکی از دلایلش این بود که خب ما یک سری اصل فروشمون از اینستاگراممون بود و استوری اینستاگراممون داشت پنج هزار تا ویو میخورد. با صد و سی هزار تا فالوور استریمون پنج هزار تا ویون می خورد، یعنی یه فاجعه عجیب و غریب بود. حالا با این حال فکر کن پیجی که تو پنج سال اینجوری اومده بالا، اصلا چیز نکرده، هیچ تبلیغ زردی نداشت، هیچ اتفاقی نبود، اینستاگرام هم مثل بلایی بود. سرش میاره وقتی که به فکر انگیجمنت نیست بعد اون کسی که میرن کلی آدم بی ربط فالوش میکنن. و خود طرف از کانتنت و انگیجمن چیزی نمیدونه، خود اون بزنس، اون استوری که میذاره، مثلا طرف با پنجاه هزار تا فالوور استوری رو میذاره.

می بینی پنجاه تا ویو میخوره، ما یه مشتری داشتیم پیشمون، این بنده خدا در یکی از این مسابقات چیز کرده بود، شرکت کرده بود، شصت هزار تا چیز داشت، شصت هزار تا فالوور داشت خیلی هم راضی بود، میگفت آقا این فالوورها عالی هستن و فلانا خیلی خوب پیش میره و اینا اصلا فالوور با من پسر خندیدم و هدفم هم ناراحت شد. فالوور تحسین، چه جوری می پوشم؟ سبزیه مگه؟ مثلا من و چه جوری میخواد یکی بخره به لباس و یکی دیگه؟ خب، همینه دیگه داستانش. بعد خلاصه، فکر میکنم از دستم ناراحت شد مثلا طرف، من خردیدم، گفتم آقا اصلا، یعنی چی خوب داره پیش میره. تو الان بهش گفتم تو یه لایو الان تو اینستاگرامت بزار. خوب، یادم یه لایو بذار ببین چند نفر چیز میشن، چند نفر آنلاین میشن، با پنجاه هزار تا فالوور طرف لایو گذاشته شونزده نفر ده نفر آنلاین شدن خب، پس اون عدده به دردش که نمیخوره هیچی، اگه بزنسشو داره بیس رو اینستاگرامش میذاره که هیچی بیت بربخش شده اصلا. به جز اینکه از اعتبار ایجاد نمی کنه اصلا فکر نکن که اصلا اعتبار هم ایجاد می کنه، اصلا وقتی اون کامنتار خودشون نشون میده وقتی به قول تو لایو میری اون تعداد آدما خوش اونجوری نشون میده اصلا یه نتیجه معکوس هم برای اعتبارش داره. اینکه دیگه داتا نمیتونی جمع کنی، میدونی؟ یعنی همش میس انفارمیشن، همه ی داتا ت میس انفارمیشن. با خریدن اون آدما، نرخ کنورژنات همه بهم می ریزه با همه اون آدما، یعنی تو یه بیس غلطی برات و این نشانه اینه که اصلا یعنی نمیخوای بری، یعنی خودت داری داتاتو خراب میکنی به خاطر یه کاری که # یه انسان با انتیوشن خودش با دیدن یه پیجی که پنجاه کیپ فالوور داره اصلاً من سورپرایز هم نمیشم. مثلا اینجوری هم کسی امکان نداره، می دونی؟ اینجوری می بینی، حداقل اگه میخوای آخرین پنج تا به پنج کیه، شش کیه، چهل کیه دیگه.

تأثیر معکوس مارکتینگ در فضای مجازی و توجه به کیفیت از تعداد

این حرف دیگه، میدونی؟ ببین یه توضیح بهت بدم راجع به حالا قبیسه سوسیال میدیا، آها یه چیزی بگم، ما این مسئله رو داشتیم، من الان مثلا پیج تبلیغ درایور خودمون چهار هزار تا فالوور داره فکر کنم. چهار هزار تا پنج هزار تا فالوور داره. بعضی از مشتری هامون میگن که آقا شما که مثلا کارتونش چجوری پنج هزار تا فالوور داری و توضیحش کلا اینه که آقا من مشتریام مگه چند نفرن؟ که الان پنج هزار تا، پنج هزار تا، بدم نیست. خب، من مثلاً کل بیست هزار تا سی هزار تا مدیر هدفم، پنج هزار تا، من امروز دنبال کردم. خب و خب خوشحالم باش، و حالا این اتفاق برام میاد، هنوز یه سری از مشتری های ما وقتی میخواهند ما را قضاوت کنند، میخواهند نگاه کنند و ببینند ما چقدر فالوور داریم. اشتباه هم نیست ها. میخواهید یه ذره مثلا این چیزا خنده دارانه نگاهش کنید. اینستاگرام می خندد. صدکه یارو فالوور داره.

واسه چی؟ اونها خیلی خندند. ولی چیزم، ببین منم برای صفحه اینستاگرام طبقه ششم نزدیک به مثلا پنج هزار و شش هزار تا فالوور داره که ولی واقعا واقعا برا بچه ها یعنی من ترجیح میدم به جای که ده کید و میشه پنج هزار تا بچه انگیج درست حسابی خودمونی باشین، میدونی؟ اصلا من دنبال عدد بالا نیستم، چون عدد بالا خز من احتمالا کمیته کوچکتر و هدفت رو خیلی بیشتر ترجیح میدم. چون کلیک تو ریتت هم خراب میکنه دیگه، میدونی اگه تعداد بالا باشی یعنی مثلا اینستاگرام میاد میگه که آقا تو پست جدید گذاشتی؟ پستت هم اومدم ، امپریشنش رو درست کردم ، اومدم به مردم نشون دادم ، ولی یا حالا همون ، اگه پایین باشه. چون مثلا توی یوتیوب خیلی نسبت به امپریشن به کلیک تروه، می دونی؟ یعنی میگه آقا من تایم نیل ویدئوی تو رو با آدما ولی اگه پایین باشی دیگه نشون نمیدم، میدونی؟ یعنی من فکر میکنم واقعاً اونایی که دارم آدم میخرن دارن ما مارکتینگ معکوس می کنیم. آره. اینو میخواستم بهتون توضیح بدم ببین توی ایران این اتفاق اصلا نمیفته ولی من واست دلیلش رو توضیح می دادم، ما که کانال را داشتیم، اندکس می کردیم، می خواستیم این سیستم که امروز در فیسبوک اتفاق می افتد را در ایران پیاده کنیم. خب، حالا، سیستم چیه؟ فیسبوک، یوتیوب، گوگل همه اینا چیکار میکنن؟ دقیقاً خود نفر رو هدف میکنن. خب، یعنی میاد مثلا هر شخصیت رو هزار و چهارصد یا هزار و هشتصد تا داتاپوینت براش میذارن خب، دقیق تعدادش رو نمیدونم. بعد میاد میگه که خب، اوکی.

سیستم تبلیغاتی و الگوریتم های سوشال میدیایی در ایران و خارج از ایران

این داتاپوینت ها چیاست، شخصیتش چیه، چیا رو بروز کرده، نمیدونم خودش چه شکلیه، چش چه رنگیه، کیا رو دنبال کرده، کیا فالو کرده. خب، یه سری چیزای شخصیتی از تو داره، بعد میاد چیکار میکنه، میاد میگه که آقا، پیج اینستاگرام طبقه شانزده این شش هزار نفر که فالوش کردند، خب، بین این مثلا هزار و هشتصد تا داتا پوینت چند تا داتا پوینت مشترک دارند. خب مثلا میگی به این مثلا میگی این شش هزار نفر پنجصد تا داتاپوینت مشتاق دارند، حالا پنجصد البته خیلی زیاده، ولی مثلا پنجصد تا داتا پوینت مشترک دارند. خب، بعد میاد چیکار میکنه؟ پست های طبقه شانزده رو تو اکسپلور، کسایی که اون پنجصد تا مشترک دارن نشون میده. کلیک میگیره، باعث میشه که تو ارگانیک رشد کنی. خب، و تبلیغاتم وقتی اینجا تو فیسبوک ازم مثلا اتفاق می افتد گوگل ازم دقیقا میاد نفر رو هدف میکنه. تو ایران این سیستم سیستم مثلا از بیس وجود نداره تو تو ایران هنوز این شکلیه که تو چه کانال هایی تبلیغ کنیم، تو پی چه پیجایی، تو چه سایت هایی. اصلا به اون که اقا اون آدم کیه و مثلا چیزای شخصیتی چیه توجه نمیکنن تو ایران. ما هم داشتیم کانال رو اندکس میکردیم از اون طرف یه سری دیتابیس های دیگه ای ایجاد کرده بودیم برای اینکه میخواستیم بریم سراغ اینکه واقعا آدما رو اندکس کنیم ، بگیم آقا اگه توی این کانال داره تبلیغ میره تو چه کانال دیگه ای بریم که بیشتر چیزای شخصی، شباهت شخصیتی رو به اون یکی داشته باشه.

نمیدونی چی بگم که حالا تقریبا پروژه رو کردیم. الان ما هم همون کانال بیس داریم کار میکنیم، فقط داریم سعی میکنیم خیلی مثلا پرفارمنس رو مینیش کنیم. این تفاوت توی ایران و خارج از ایران وجود داره که این و مثلا بیس همه اتفاقات و تفاوت های تبلیغاتی در ایران و خارج از ایران، اوکی؟ و الگوریتم های سوسیال میدیایی هم همشون بر همین اساس، بنابراین تو وقتی میخوای و پیجت بزرگ بشه اول محتوا خوب ایجاد کن، ده تا محتوا باید بیای بزنی، پس، سرمایه گذاری کن روی محتوا، اگر تو ایرانی، سرمایه گذاری کن روی محتوا. خب، و از بین کانتنتات، اونایی که پرفارمنس بالاتری داشتند، اونو بیا تو پیجای مختلف پخش کن. ولی که بیشتر دیدشه. خب، این روش میشه در ایران، یعنی اگه تو ایران میخوای بیای خودتو بزرگ بکنی بعد از ایجاد کردن یه سری محتوا، بهترین محتواها رو شروع میکنی توزیع کردن. و شروع میکنی فالوری گرفتن، یه میدیات برات ساخته میشه حداقل. آره، آره تو خارج از، تو خارج از ایران تو میگی که من یه کانتنی دارم، حالا این کانتنت رو هرکی که بهش علاقه داشت میبینه، میدونی چی میبینی؟ می تونی بیایی بگی که آقا هرکی که به این کانتینت علاقه نشون داده به آنانش به لوک لایکاش نشون بده چهار نفر حتی اگر هم طول میکشه ولی آدم واقعا یه کمیونتی فوق العاده انگلش پیدا کنه، یعنی مثلا من الان مارکتینگ برای طبقه شانزده برای من به مراتب راحت تره نسبت به کسی که رفته فالوور خرید، به خاطر چون من چهار پنج هزار تا فادمی که خیلی درگیرند دارن نگاه می کنن و میتونن لوکلایی که اونا رو راحت پیدا کنن با خود الگوریتم اتوماتیک. که اینستاگرام و فیسبوک به من میده ولی لوکلائی که اون کسی که رفته فادال خرید اون واسه همین میگم دیگه بیکاره میشه واسه همینه، یه جورایی اصلاً مدلش، مدل هر چیزی که ساختم، حالا کلمه الگوریتمش، جمله الگوریتمش اینجوری هم جمله درست نیست، ولی در کل اینستاگرام به من میاد اینجوری فکر میکنه که میگه آقا، این اصلا معلوم نیست که چیکار میکنه، همه چیزش داره می لنگه.

تحلیل و تجربه یوتیوب و پادکست ها

خب، میگن سر هزار نفر، پنجاه هزار نفر هیچکدوم شبیه هم نیستند، یه جاش داره میلن که اصلا ولش کن، خب، اینجوری رفتار میکنه و اون طرف. دیگه با اون پیش نمی تونه رشد کنه. آره. ببین من از وقتی که مثلا طبقشون زرم لانچ کردم. آنالیتیک، یوتیوب هم خیلی برام جذاب شده، می دونی؟ یعنی طوری، چون یوتیوب هم واقعا با اینکه مثلا خیلی صفحه اکسپلور اونطوری نداره یه سری سبسکرائب میکنن ویدئوهاشون میاد ولی واقعا خوب رو کامند میکنن یعنی تو واقعا توی تو قفل میشه. یعنی تو کسی که حساب داره و ساین بکنه رو حسابش که همیشه هیستوریشم بوده و اینا واقعا یوتیوب می تونه ساعتها نگهت داره آره، ببین، یوتیوب، بعد مثلا میگم، چطوری تو هرچیزی تو تکنولوژی بگیر، تو چیزای تخنیکی حساسی بگیر، توی فان حتی بگیر، یوتیوب تو رو روی تلویزیونت بنزینی دیگه نمیتونی توش بیای بیرون، یعنی ساجستان خیلی خفه ولی من خودم تجربه میدیا تو یوتیوبو خیلی ندارم که یعنی با اون انالتیکس ها خیلی آشنا نیستم، ولی پلتفرم واقعا خفه ی یوتیوب. ویدئو یه باد دیگه هم که بهت میده. ویدئو چندتا باود خوب بهت میده، میدونی، یکی این که تو مثلا همون تایمن سایت وب سایت هست، خب که حالا تو مثلا تایمن سایت وب سایت تو میتونی بری نگاه بکنی. خیلی اگه پیگیرم باشی میتونی بری مثلا نگاه کنی یوزر کجا اسکرول کرده، حتی هیت مپش رو بگیری، ببینی با موسش کجا رفته.

کجا خوانده و کی دراپ شده، ولی تو ویدیو خوب هم اینجاست که تو انتشنی نسبت به آدما رو میبینی، میدونی؟ یعنی تو مثلا میفهمی؟ تو ادیوم هم. یعنی تو مثلا میفهمی که آقا ملت مثلا، مثلا من الان ادیانس هم احساس می کنم که بیست دقیقه است. یعنی من عظمه ادینسامو فکر می کنم یه چیز هلوشه 35 تا چهل درصدشون تا آخر پادکست یه ساعت و نیم گوش میکنن و بیشترشون مثلا اون مثلا شاید مثلا تا دقیقه ی چهل مثلا من دراپ آف دارم، خب، من آخرین مراتب به دوستان عزیز کاملاً پیشنهاد می کنم. که چهل دقیقه پس اولو اسکیپ کنید، چهل دقیقه دوم ببینید، چون چهل دقیقه اول ما گرم شدیم و داریم یاوه گویی می کنیم. تا یه سلام احوال بپرسیم و یه چای بزنیم چه دقیقه دومه که ما اتفاقاً واقعاً گرم شدیم داریم راجع به حرفهای درست حسابی انجام میدیم. پس من پیشنهاد به اونایی که مثلا اول پادکست رو گوش می کنن بعد میبینن، اینا که دارن یاوه گویی می کنن، من پیشنهاد اون رو اسکیپ کنم برم قسمت دوم یعنی حداقل فکر کنم از دقیقه سی سی و پنج به بعد ما خیلی بیشتر داریم راجع به موضوعات خیلی مفید تری داریم صحبت میکنیم. فیدبک راجع به تا حالا شنیدی پادکستر، فیدبک نداری؟ یه سری ازش میخواستم باهات صحبت کنم. # چرا خیلی پادکست های مشتو و باحالیه واقعا نیست مثلش واسه تا شانزده من تقریبا فکر کنم. سه تا شد، سه تا ش رو دیدم، آره مرشاد رو دیدم، خانم سلما رو دیدم و فکر می کنم که آقای ملویری بود اگه اشتباه نکنم اونم دیدم همشون خیلی باحال و عالی بود و خیلی لذت بردیم.

افکار برای تبلیغات در یوتیوب و فیسبوک

واقعاً ازت می خواستم که این کار خیلی ارزشمندی داری انجام میدی. به نظر من پرفکت و درجه یک. یه سری اسما که میاد، پارازیت میاد ولی… ببین مثلا من یه سری فیدبک هایی که داشتم این بود که آقای یه ساعت و نیم زیاد کاملا مخالفم نه که مخالفم، خب می تونی اسکیپ کنی، بری زودتر تونتون گوش کن. دیگه، دیجستیونی که نیست، مثلا اخبار که من نیومدم برات بگم که و و اینکه، ببین یه چیزی که من دارم می فهمم، من خیلی خودم طرفدار اینم که خیلی ارگانیکلی همه چیز خودش گرو کنه. بره، ولی خب احساس میکنم به هر حال، منم خودم یه سری طولایی رو تو زندگیم کشف میکنم که مثلا سالاز طوله هست، ولی اینجا که من چرا تا حالا اینو تا حالا نگفتم؟ می دونی من الان اکسپوجر طبقه شانزده چجوری میتونم ببرم بالاتر؟ جمعه برای تبلیغ دیگه، ولی خب میخوام اونایی که پاین حداقل بدونن یه چنین چیزی وجود داره. آره یه سری جالب بهت یاد بدم شاید به کارت بیاد من تجربه میدیا داری تو یوتیوبر نداشتم ولی تجربه تبلیغاتش رو داشتم یه. کار خیلی باحیلی که تو میتونی تو یوتیوب انجام بدی و خیلی هم فیشر دم دستی نیست یعنی باید یه ضربه برگردی پیداش کنی. اینه که میتونی خودت ویدیو معرفی کنی به یوتیوب و بگی تبلیغ منو تو این ویدیو نشون بده.

آها، چرا نمیدونم، ما کسب و کار قدیممون قبلش تیم اونجایی که داشتیم، ما اصلاً این کسب و کار مال قبل از ۲۰۱۴ که من اومدم ایران، مال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ خیلی بزرگ هم هستن، الان مثل فول اسکرین، میدونی، اینها مثلا کوکا کولا و شرکت های بزرگ به جای رفتن تبلیغ مستقیم، به یوتیوب بگم برو ادروینیو با من شریک کن میرم با همون انفلونسره قرارداد می بندن مثلا یه قرارداد یه میلیون دلار دلاری رو مثلا پانزده هزار دلار میدن یه میلیون دلار بهش میدن همونجا تبلیغ رو رند میکنه با همون هنرمند و ایمبید میکنن تبلیغات رو تو گفتنه ولی آره از این شرکت هایی که با انفلونزا رو مستقیم کار میکنن زیاده ولی نه من دنبال نه، نه، سوال اشتباه نگیر، منظورم خود انفلونسر نیست، تو خود پلتفرم یوتیوب، تو تو خود گوگل آدز، میتونی بیایی بگی که مثلا سه تا پادکست دیگه رو سلیک کنی، بگی تبلیغ من رو اول این سه تا پادکست نشون بده. یه تکهایی از تبلیغ از مثلا از پادکستر خودتو کاد کنی بذاری اولش بگو که مثلا بیا اینم ببین هم تو اون هم ساجستشناشه، دیدی وسط ویدیو اون آره، آره میشه، گوگل خیلی با تبلیغات فارسی مشکل نداره، فقط به خاطر تحریم ها مجبور شده یه سری جاهای اسم های ایران رو بردارید ولی راه های بای پسش رو خودش باز کنید. یعنی منظورم اینه که تو میتونی پشت یه سری کانتنت ایرانی تعلق خودت رو به گوگل بگیره. آره، آره، این بعد خیلی کار میشه پرش کرده، یعنی یه کار مثلا ساده بخوام یادت بدم، خیلی ها هستن مثلا میرن ویدیو. یه چی میدونم گیم میبینن خب یا یه سری چی میدونم چیزای گیم سرچ میکنن تو اگه مثلا یه ای کامرس داشته باشی که چه میدونم، صندلی گیمر بفروشی یا لوازم گیم بفروشی، اونجا بهترین جاها و مثلا “بس پرفورمینگاس” برای اینکه بخوای تبلیغات کنی. اوک، گود تونو، گود تونو، آخه یه مقداری هم که میدونی مثلا این داتا پوینت هایی که داری درباره فیسبوک و اینا می گفتی قبلا این پلتفرم ها خیلی خوب بودند. تو تارگتینگ هنوزم هستن ولی خب دیگه الان به خاطر این قانون جدید که اومده که آقای یکم پرائیویت تو رو خود رعایت بکنین. یه مقداری کمتر دارن میذارن مثلا، مثلا قبلا یادم میاد تو فیسبوک تو میتونی بری بگی آقا این پیج رو میبینی؟ من میخوام به ویزیتورا این پیج تبلیغمون نشون بدم، الان دیگه نمیذاره اینقدر آرژانت انجام بدی، یعنی میگه آقا بگو من خودم اتوماتیک برات میرم یه کارایی میکنم، ولی دیگه نمیشه. اونجوری اینقدر مخصوص انتخاب کنین چیکار میخواستم بکنم و اینا، ولی گود تونو، گود تونو، دمت گرم، دمت گرم راجع به این فیسبوکم که گفتی به جز اینکه فیچرهاش محدود شده، من یه تریکی رو یه بار زدم، یه اکاونت فیسبوکم اونم به باد رفت بخاطر همینات.

تبلیغات و بازاریابی در ایران: چالش‌ها و راهکارها

اتفاق، ما یه چیز داشتیم، یه همین فون کیسمون امکان اینو میده که تو مثلا اسمتو تایپ کنی روی. خب، یه سری مثلا دیزاینر مختلف انتخاب کنی، اسم تو تایپ کنی، یه کستوم کیس داشته باشی. بعد من اومدم چیکار کردم؟ این رو اومدی اینجوری پیش بردیم که آقا هر کسی که مثلا اسمش کایلیه خب، ایمیل هاشون رو وارد کردیم تو فیسبوک، گفتیم کسایی که شبیه اسمشون کایلیه با این ایمیل کلیس و لوکلایکاشون. خب، و همه، مثلا کریتیوی هم که داشتیم، کریتیو با عکس های کایلی بود، خب یعنی روک فونکیس گذاشت کایلی که بیشترین ارتباط را برقرار کند. اصلا زدن اکاونتو بستن و همه چیزمون تعطیل شد و یه اکاونتمون خلاصه اینجوری به باد رفت یعنی به غیر از اینکه فیچراشون محدود شده ولی از کارای دیگه رو جلویش میگیرن نمیذارن اتفاق بیفته خوب، خوب، نه، متوجه کامل صحبتت هستم. بسیار عالی، بسیار عالی، ببین، به خاطر حالا، حالا خیلی دوست دارم باید باز راجع به این قضیه بازار ایران صحبت کنم. باید بکنم و… خیلی دوست دارم که بدونم که خیلی دوست دارم با دیتل تر هم صحبت کنم راجع به اینکه آقا مثلا یه پاکج تبلیغاتی تو ایران مثلا چقدر هزینه ور میداره مثلا واقعا اگه مثلا آدم بخواد یه مارکت جستجو بکنه، بخواد ببیند که مثلا هزینه تبلیغات در ایران چجوری هست واقعا هیچ، اصلا پیشنهاد می کنم شرکت ها. شاید شما بیایید اینکارو بکنه یعنی بیایید یه بوکلتی چیزی درست کنه از وضعیت بازار تبلیغات در ایران.

اون برای من خیلی جالبه که من که الان مثلا میخوام برای طبقه شانزده یه سری کارایی انجام بدم که فقط صرفاً اکسپوجرم بره بالا من الان واقعاً نمیدونم کجا میشه چیکار کرد، میدونی؟ ببین یه ذره راستش سخته بخواهیم همچین داکومنتی درست کنیم، بخاطر اینکه حالا چند تا. ببین تو هر بیزینسی توی شرایط مختلف، سناریوهای مختلف داره. خب و نمیشه، حتی رو انداسری هم نمیشه یه نسخه پیچید بگی هرکسی که تو این صنف این نسخشه. خب، اصلا هر کمپین تبلیغاتی استوری خاص خودشو داره و هر سرویس هر بزنس باز استوری خاص خودشو داره. آره، درسته، درسته، برای همین نمیتونیم بیایم یه چیز جامع بگیم، تو اگه مثلا کارت سفارش مثلا میگم یه اپلیکیشن داره که هم سوپرمارکت میشه و هم سفارش اونلاین غذا. خب سوپرمارکت تو هر منطقه تاریخی خاص خودش شده. و سفارش غذا هم همینطور. غذای ایرانی یه چیز ایتالیایی یه چیز دیگه است. بر همین نمیشه بگیم که خب اگه تو اپلیکیشن غذای آنلاین داری با انقدر با من میتونی مارکت تو تست بکنی و همینطور زمانای مختلف تو تو زمانی که مثلا # مارکت مثلا کرونا اومده تو تو ایران وقتی میخوای یه تبلیغ ماسک برا خودت بری خب هزینه ای خیلی خاصی نباید بکنی برای مارکت ریسرچت و چون دیماندش وحشتناک وجود داره.

فرصت های سرمایه گذاری و تبلیغات آنلاین

یا زمانی که بازار بورس مثبته و هر روز داره مثبتتر میشه یه کارگذاری برای اینکه بخواد تبلیغ آنلاینشو تست کنه چیزی نیاز نداره ولی زمانی که منفیه خب همه چیز بهم ریزه، بورس منفی باشه، تبلیغاتش جواب نمیده. آره، کاملا متعجبم، سینا احمد نشاد، دم گرم، مرسی که وقت گذاشتی، با اون صحبت کردی. حرف هایی که زدی که برای من خیلی خیلی چیز بود، کمک کننده بود. الان من یه یه سری جاها رو باید برم نگاه کنم ببینم اونا چیکار میکنن. # برو حساب بکش کن، دمتم گرم و برا پادکستم هر کاری داشتی رو می تونی حساب کنی. خودت هم تو چی؟ الان بیشتر، بیشتر، بیشتر تبلیغ کن. همینو پروموت میکنیم. آره همینو پروموت میکنیم. پنجاه، پنجاه.

باشه. دوباره باید در تماس بمونیم. قربون توئه عزیزم. قربونت باشه واقعا باشه فعلا این شانس میلیون های شما است ، حالا در لوتو جک پوت ، ۳۰ میلیون یورو. لوتو بایرن، خوشبختی خود را در دست بگیرید. ۶۰ میلیون خوشبختی می تواند سوختی کند. کمک تحت –