128: FedEx | داستان فدکس؛ ممفیس وگاس، وگاس ممفیس
00:00 تا 00:01: پلتفرم مالیاتی توانا: داستان کسب و کار فدکس
00:01 تا 00:04: پادکست و تصویری : داستان فرد و تحولات زندگی و کسب و کار او
00:04 تا 00:07: طرح حمل و نقل سریع: ایده ای که از جنگ به وجود آمد
00:07 تا 00:10: آغاز یک فصل جدید: داستان موزیک ویدیویی و تغییرات در حوزه حمل و نقل
00:10 تا 00:12: تأسیس و شروع به کار شرکت فدکس
00:12 تا 00:15: خدمات حمل و نقل فوری: چالشات و پیشرفت های فدکس در قرن بیستم
00:15 تا 00:18: جنگ مالی اخراج و ورشکستگی: داستان بدترین روزهای فدکس
00:18 تا 00:21: راهی لاس وگاس و برندسازی فدکس
00:21 تا 00:24: رشد و توسعه بین المللی شرکت فدکس
پلتفرم مالیاتی توانا: داستان کسب و کار فدکس
سلام. ما در می دانیم که سرعت تجارت جهانی افزایش می یابد، چیزی که مدیریت مالیاتی را پیچیده تر می کند. این سیستم ها برای مقابله با این پیچیدگی مالیات طراحی نشده اند. اینجا، ما با پلتفرم ما به این امکان می پردازیم که پیوسته رعایت شود. بنابراین، آنها بیشتر شفافیت، بیشتر دقت و بیشتر اعتماد به داده های مالیاتی خود را دریافت می کنند. شما می خواهید بیشتر در مورد بدانید. سپس به . مراجعه کنید. فدکس یکی از بزرگترین شرکتهای خدمات لوژستیک توی دنیاست.
با بیشتر از هفتصد هواپیما یکی از بزرگترین خطوط هوایی رو داره. و بیشتر از پانصد هزار نفر برای اون کار میکنن. تو این قسمت میخوام در مورد داستان کسب و کاری صحبت کنم. که ایده اولیه اش توسط استاد دانشگاه فرد اسمیت بنیانگذار فدکس رد شده بود، داستان کسب و کاری که روزی فقط پنج هزار دلار توی حسابش بود. و سرنوشتش رو یک بازی بلک چک توی لاس وگاس تغییر داد. سلام من رضا توکلیم و مرسی که به فوربو گوش می کنید، توی قسمت جدید پادکست در فصل هفتم میخوایم بریم سراغ داستان. در فصل هفتم یکی در میون داستان کسب و کار های مختلف رو. مرور میکنیم اگر به شنیدن داستان شکگیری و رشد کسب و کارها علاقه دارید، حتما این فصل را دنبال کنید. بکنید اگرم پیشنهادی برای قسمت های بعدی پادکست داشتید.
پادکست و تصویری : داستان فرد و تحولات زندگی و کسب و کار او
حتما توی کامتا بهم بگید، به جز پادکست، فوربورو الان به شکل تصویری هم میتونید. دنبال کنید، توی یوتیوب هر قسمت در مورد یکی از موضوعات تخصصی مربوط به کسب و کار و دیجیتال مارکتینگ صحبت می کنم که اگر دوست داشته باشید می توانید اون رو ببینید لینک یوتیوب، سایت و شبکه های اجتماعی فوربوت توی قسمت توضیحات. اومده، قسمت صد و بیست و هشت پودکست فوربو داستان فدکس، منفیس وگاس. تگاس ممفیس موزیک ویدیویی [مذکر] (مذکر) موزیک ویدیویی فردریک والاس اسمیت یازده آگوست هزار نهصد و چهل و چهار به دنیا آمد. و شروع خوبی در ابتدای زندگیش نداشت در سن چهار سالگی پدرش را از دست داد و در ده سال اول زندگی مبتلا به نوع التهاب مفصل شده بود که بازنش رو تحت تاثیر قرار داد که به طور موقت باعث از دست دادن جریان خون توی اون شد. و به طور کلی توانایی راه رفتنش رو از دست. به همین خاطر فرد مجبور بود توی سالهای اولیه زندگیش. با بریس های پا سر بکنه و از اسب ها استفاده کنه، با این حال، تا تولد ده سالگیش. فرد این مشکل رو پشت سر گذاشت و دیگه نه تنها می تونست راه بره بلکه.
در عرض چند سال، رویای پرواز در سرش. چک گرفت، چیزی که نقش مهمی در آینده او داشت. در دوران دبیرستان، فرد اولین قدم های کسب و کار خودش رو هم. برمیداره، توی سال هزار و نهصد و پنجاه و نه کسب و کار خودش رو با اسم و به همراه دوستانش تاسیس کرد، یک استودیوی ضبط کوچیک که از یک گاراژ شروع به کار کرد، که در نهایت تونست تبدیل به یک لیبل موسیقی بزرگ هم بشه که تا همین امروزم داره فعالیت میکنه. اما فرید نمیخواست توی حوزه موسیقی دوران حرفه ی خودش رو. فرد توی سال هزار و نهصد و شصت و دو شرکت رو ترک کرد تا به دانشگاه ییل بره. و در رشته اقتصاد تحصیل کنه. توی همون سال اول دانشگاه، فرد روی یک مقاله ای کار میکرد که درون یک ایده تجاری رو پیشنهاد کرده بود که: می تونست شیوه ی حمل و نقل کالا رو متحول کنه در آن زمان بسته ها در انبار های بار هواپیماها به سرتاسر آمریکا ارسال میشدند و این یعنی برنامه های تحویل و ارسال در اختیار خطوط هوایی مسافربری بود و این یعنی زمان ارسال بسته خیلی کن بود و خیلی هم قابل پیش بینی نبود. به همین خاطر برای افرادی که چیزی برای ارسال فوری داشتند، مثل لوازم پزشکی یا اسناد قانونی، باید راه بهتری داشته باشند.
طرح حمل و نقل سریع: ایده ای که از جنگ به وجود آمد
و سریعتری وجود میداد. ایده فرد این بود که یک ناوگان جت بخره و توی نیمه ها در حالی که فرودگاه ها مشغول پرواز نبودند، پرواز بکنه. به همراه یه فضایی که توی اون بسته ها رو دسته بندی کنه و با کامیون تحویل بده. فرد معتقد بود که این ایده حمل و نقل بسته ها در شب به این معنی است که شرکتها و افراد می توانند بسته های خودشون رو فقط در یک روز به مقصد برسونند که این خیلی سریع تر از زمانبندی فعلی خطوط هوایی بود. فرد که در مورد ایدش هیجان زده بود، مقاله اش را با خوشحالی به کالج تحویل داد، اما در نهایت نمره سی رو از استاد. اقتصادش گرفت و استادش گفت که این ایده امکان پذیر نیست و نمیتونه عملی بشه. فرد کمی ناامید اما هنوز عقیده داشت که این ایده می تونه کارساز باشه و میخواست اون رو دنبال بکنه و به استادش ثابت بکنه که با این حال تا بعد از فارغ التحصیلی توی سال ۱۹۶۶ فرصتی برای اجرای اون ایده پیدا نکرد، دوران سربازی فرد همزمان شده بود با جنگ ویتنام. و اون داشت توی ارتش تفنگداران دریایی. او به آمریکا خدمت می کرد.
آیمین ، آیمین ، آیمین . سربازی اون سه سال طول کشید و به واسطه حضورش در ارتش تو این مدت ایده های حمل و نقل که داشت تقویت پیدا کرد. توی فضای جنگ خیلی پیش میومد که بخوان محموله های پزشکی و جنگی رو بین پایگاه های مختلف جابجا کنند. فرد همیشه به این پروسه حمل و نقل توجه زیادی می کرد و البته بلک جک هم بازی می کرد ترس از جنگ و. و سختی هایی که داره باعث شده بود سربازها از هر زمانی برای سرگرم کردن خودشان استفاده کنند. یکی از اونا بازی بلک جک بود که فرد توی همین مدت کم تبدیل به یک بازیکن حرفه ای توی اون شده بود. سبک بازی و مهارتشم بین سربازها معروف بود. البته در اون زمان، اونا فقط برای سرگرمی بازی میکردن. یک حواس پرتی کوچیک از جنگ اما فرید هیچوقت فکرشو نمیکرد که این بازی با ورق، زندگیش و کل آینده حمل و نقد در جهان رو.
آغاز یک فصل جدید: داستان موزیک ویدیویی و تغییرات در حوزه حمل و نقل
تا قیمت میده موزیک ویدیویی .مذکر. بعد از تموم شدن دوران سربازی توی هزار و نهصد و هفتاد، فرد آماده یه فصل جدیدی توی زندگیش. حالا فرید بیست و شش ساله شده بود و شروع به فعالیت توی کسب و کار پدر زنش به اسم آرکانزاس ایش. جنسلز که یک شرکت توی حوزه خدمات تعمیر و سرویس هواپیمایی بود کرد خیلی زود توی شرکت نقش خودش رو پیدا کرد. و تونست بخشی از سهام شرکت رو هم بخره، ایدههایی که توی حوزه حمل و نقل داشت باعث شد که مسیر شرکت به صورت کوتاه. کلی تغییر کنه. اون با پیشنهادهای که داشت شرکت رو از یک کسب و کار خدماتی به سمت یک نمایندگی هواپیمایی برد که این تغییر باعث رشد شرکت و سود زیاده اون شد، فرد شباهت زیادی رو بین تجربه اش توی سرعت. قطع پایین حمل و نقل توی ارتش و شرکت احساس کرد. پروسه کند حمل و نقل قطعات باعث شد که دو بار بره به ایده مقاله اش فکر بکنه.
توی ایده اون لازم نبود برای ارسال محموله ها از سیستم هواپیمایی مسافربری که به صورت رندوم پرواز میکرد. اون میخواست بسته ها رو توی کمتر از بیست و چهار ساعت بفرسته. فرد با استفاده از هواپیماها غیر مسافربری و ترکیب اون با حمل و نقل زمینی استفاده از کامیون میخواست سبک جدیدی از رسال رو ایجاد بکنه، برنامه ریزی های خودش رو هم انجام داد و به ایدش دقیقتر فکر کرد. چهارده جت لازم بود تا ایده فرد اسمیت عملی بشه. اون به سراغ سرمایهگذارهای مختلف رفت تا ایده خودش رو مطرح کنه. فرد با تجربه ای که توی صنعت هواپیمایی پیدا کرده بود تونست سرمایهگذارها رو جذب طرح و ایدش کنه. اونا متقاعد شدن که ایده فرد میتونه خیلی خوب جواب بده.۹۱ میلیون دلار عددی بود که فرد تونست برای ایده خودش جذب سرمایه کنه تا آشیانه و جت هایی که منظورش بود رو تجهیز کنه. همه چیز آماده شده بود و فقط یک مشتری برای شروع کار لازم بود تا ایده فرد استارت بخوره.
تأسیس و شروع به کار شرکت فدکس
فرد به سراغ فدراسیون رزرو رفت، فدراسیون رزرو یا ذخیره فدراسیون، در واقع یک بخشی از بانک مرکزی که روی عملیات بانکی کشور آمریکا نظارت می کند. توی سالی که هستیم یعنی سال هزار و نودصد و هفتاد و دو، چک خیلی نقش مهمی رو توی معاملات و تجارت بازی میکرد و همه ی شرکت ها مجبور بودند برای خرید و کارهای مالی خودشون چک برای هم ارسال کنند با توجه به سیستم حمل و نقل چک ها سریع به مقصد نمی رسید. از اونجا که بعضی چک ها نهایتا تا ده روز فرصت برگشتن. داشتن سریع رسیدن چک ها یک چالش برای همه ی شرکت ها بود. فرد توی جلسه ای که با مدیر فدرال رزرو داشت، سیستم حمل و نقل ایده آل خودش رو مطرح کرد و تضمین کرد که میتونه فرار کنه. ارسال و دریافت چک ها رو توی بیست و چهار ساعت انجام بده فدراسیون رزرو استقبال کرد و تصمیم گرفت که با فرد و شرکتش کار کنه، شرکت فرد هنوز اول کارش بود و به خاطر قرارداد و و همکاری که تو همین ابتدای کار با فدرال رزرو داشت، اسم شرکت رو فدرال اکسپرس ثبت کرد. شرکت خدمات حمل و نقل هوایی برای فدرال. فدرال اکسپرس شروع به کار کرد. فد ناوگان کوچیکی رو او برای فدرائل اکسپرس آماده کرد و اسم و لوگو شرکت را روی هواپیماها و کامیون هایی که برایش کار می کردند.
می کردن، قرارداد. فدرال رزرو اولین و بزرگترین مشتری فرد توی کارش بود، اما عمر این همکاری خیلی زیاد نبود. تا یک سال فدراسیون اکسپرس داشت نامه ها و چک های مختلف را در کوتاه ترین زمان توی آمریکا تحویل میداد. بانک فدرال رزرو تصمیم گرفت که دیگه با شرکت فرد کار نکنه. این قطع همکاری باعث شد که ساختار کلی شرکت تغییر کند. اون حتی اسم شرکت رو هم عوض کرد، اسم فدراسیون اکسپرس رو نگه داشت ولی اون رو خلاصه کرد. فدراسیون اکسپرس شد فدکس، بعد از این تغییر فدکس رفت سراغ کسب و کارها. ارسال فوری بسته برای مشاغل و کسب و کارهای کوچیک توی آمریکا. ۱۷ اپریل ۱۹۷۳ رسماً فدکس شروع به کار کرد.
خدمات حمل و نقل فوری: چالشات و پیشرفت های فدکس در قرن بیستم
یکی از ما هر روز صبح روی نشان فدکس قرار می گیرد و بیش از ۲۰۰ هزار وسیله نقلیه را در سراسر جهان رانندگی می کند. شب بخیر عزیزانمان را حدس بزنید و به آسمان بروید ، چون ما همیشه به جلو نگاه می کنیم. به یک روز جدید و تحویل بعدی ، می بینید ، این فقط 15 میلیون باربری نیست که هر روز کار می کنیم. در مورد اوني که ما براتون تحویل ميديم فدکس توی فرودگاه ممفیس کار خودش رو شروع کرد. دلیلی که فرد ممفیس رو انتخاب کرد، این بود که هم دسترسی خوبی به همه جای این کشور داشت همین که شرایط آب و هوایی پایداری داشت. و خیلی کم پیش میومد که به خاطر مسائل جوی تاخری توی پروازاش ایجاد بشه. فدکس خودش را به عنوان ارسال کننده فوری بسته های پستی توی آمریکا معرفی کرد و با سابقه خوبی که تونسته بود همکاری فدرال داشته باشه خیلی زود مشتری های جدیدش رو پیدا کرد. طوری که توی اولین روز کاری فدکس، چهارده هواپیما، صد و هشتاد و شش بسته رو به بیست و پنج شهر توی ایالت های مختلف آمریکا تحویل دادن خبر گزارش روز اول بهترین تبلیغ رو برای فدکس انجام داد ایده های اون توی دانشگاه برای سیستم حمل و نقل عملی شده بود، ولی یه اتفاق عجیب و غیرمنتظره در انتظار فدکس و فرد بود. جنگ جهانی بین قدرت های بزرگ کاملاً امکان پذیر است.
همانطور که در سال ۱۹۷۳ زمانی بود که تحریم نفتی اوپک منجر به کمبود بین المللی شد. در منطقه دالوس امروز، فروشندگان قیمت را به بیش از 40 سانتا گالا افزایش دادند. تجارت فرد و فدکس به شکل می گرفت، بحران نفتی سال ۱۹۷۳ هم آغاز شد. به دلیل تنش های سیاسی توی خاورمیانه، سازمان کشورهای صادرکننده نفت یا همون اوپک، تحریم نفتی رو و برای کشورهای که داشتند از اسرائیل حمایت می کردند، وصل کرد که طبیعتاً آمریکا هم جزو اونا بود. و از اونجایی که آمریکا به شدت به نفت خاورمیانه متکی بود، جز کشوری بود که بیشترین ضربه را خورد. و یک دفعه قیمت نفت چهار برابر شد. و اوضاع فدکس خیلی بد. چهارده هواپیمای فالکن فدکس سوخت زیادی رو در روز مصرف میکردند و چهار برابر شدن هزینه های سوخت مشکلات زیادی رو ایجاد کرد. هزینه های عملیاتی فدکس از کنترل خارج شد و شرکت حدود سی هزار دلار در روز ضرر می کند.
جنگ مالی اخراج و ورشکستگی: داستان بدترین روزهای فدکس
بدترین روزای فدکس در حال سپری شدن بود. سرمایهگذارهای فدکس هم کم کم به فکر خروج از شرکت افتادند. چون معلوم نبود که قیمت نفت دوباره کی پایین میاد، فرد اونقدر ناامید بود که مجبور شد از کارمندان وفادارش بخواد. که چک های حقوقشون رو نگه دارن و تا زمانی که ممکنه اونا رو نقد نکنن. تحمل تحریم نفت داشت. روز به روز سختتر میشد و فدکس به روزی رسید که موجودی حساب بانکیش فقط پنج هزار دلار بود. فرد زمانی از این موضوع با خبر شد که یک صورتحساب بیست و چهار هزار دلاری برای تسویه سوخت توی. صورتحسابی که باید تا سه روز دیگه پرداخت میشد، فدکس توی مسیر ورشکستگی کامل بود. موزیک ویدیویی موزیک ویدیویی فرد بهترین کت و شلوارش رو پوشید و برای یک قرار کاری مهم راهی ویرجینیا شد، اون با سرمایهگذاران شرکت جنرال دینامیکس که توی حوزه ی جنگ افزار هوایی کار می کردند جلسه ای رو تنظیم کرد و امیدوار بود که انتقاد کردن آنها بتونه خیلی سریع به شرکت پول تزریق کنه.
ولی اینطوری نشد، جلسه اونطوری که فرد انتظار داشت پیش نرفت و با توجه به شرایط نامعلومی که در در مورد قیمت سوخت وجود داشت، جنرال دینامیکس پیشنهاد سرمایه گذاری توی فدکس رو رد کرد. دوشنبه، یعنی وقتی اون مهلت سه روزه صورتحساب تموم میشد، فدکس ورشکست میشد.فرد به خونه نرفت. با افسردگی زیاد به صورت حساب توی دستش و سیصد و هشتاد و نه کارمند که برای اون کار میکردن فکر کرد. به استاد اقتصادش که به طرح اون نمره سی داده بود فکر می کرد و همه چیز بری فرد داشت، تموم می شد. اون باید به دفتر اصلی توی ممفیس برمیگشت و به همه خبر میداد که روز دوشنبه هیچ پروازی قرار نیست انجام بشه. و کار برای همیشه تمومه. توی همین لحظات که فرد در حال مرور کردن زندگیش بود. تصمیم سرنویس سازی گرفت. در حالی که توی فرودگاه منتظر پرواز منفیس بود، بی توجه به این پرواز، کل موجودی حساب فدکس رو نقد کرد.
راهی لاس وگاس و برندسازی فدکس
پنج هزار دلار رو توی کیفش گذاشت و به سراغ گیته دیگه رفت. به جای بازگشت به منفیس، فرد راهی لاس وگاس شد. موزیک ویدیویی موزیک ویدیویی موزیک ویدیویی وقتی که فرد در وگاس فرود اومد مستقیماً به سمت میز های بلک جک رفت، فرد تجربه خوبی توی بلک جک داشت، توی دوران سربازی و حضور در ارتش تبدیل به یک بازیکن حرفه ای در اون شده بود، چیزی هم برای از دست دادن نداشت، با خودش گفت: اگه قراره بخورم زمین، بزار با مخ بخورم زمین. با ریسک بالا روی همه ی موجودی حساب شرکت فدکس قمار کرد. قماری که فدکس رو نجات داد و باعث شد تا به همین امروز به فعالیت خودش ادامه بده. فرد با پنج هزار دلار وارد شد اما با بیست و هفت هزار دلار میز رو ترک کرد. بیست و هفت هزار دلار پولی نبود که بتونه فدکس رو از ورشکستگی نجات بده. حال حداقل باعث شد برای پرداخت صورتحساب ها و هزینه های شرکت یکم زمان بخره. زمانی که باعث شد فرد بتونه با آرومتر شدن فضا جذب سرمایه جدید انجام بده.
چند هفته بعد، یازده میلیون دلار با سرمایه گذاری جدید وارد فدکس شد. فدکس این بود که بازار خودش رو دو برابر بکنه با تبلیغات گسترده توی آمریکا فدکس خودش رو به عنوان بهترین راه حل برای انتقال سریع بسته ها و معرفی کرد و مشتری های جدید و بسته های جدید راهشان را به فدکس. من می خواهم که این هدیه را به پیهونیکس بدهم. خوب ، فیداکس می تواند آن را فردا به صورت حرفه ای با کارمان بسته بندی کند. “پوهونیکس” بزرگترین شهر در آریزونا، پایتخت آریزونا است. فینکس! فینکس! فدکس جدید شروع می شود ، آن را بسازید ، چاپ کنید ، بسته بندی کنید ، ارسال کنید. فدکس به جای شهرهای بزرگ تمرکزش رو گذاشت روی شهرهای کوچیکتر، جاهای که رقابت کمتری وجود داشت. اینطوری سهم بازار فدکس بیشتر شد و برندش هویت جدیدی پیدا کرد. شرکتهای ارائه دهنده خدمات لوژستیک دیگه ای هم وارد بازار شدن.
رشد و توسعه بین المللی شرکت فدکس
فضا رقابتی تر از قبل شد. و هر کدوم نیاز بخشی از بازار رو تامین میکردند. یکی از استراتژی های فدکس در دهه هشتاد که باعث رشد زیاد اون شد، خرید شرکت های حمل و نقل کوچک تر بود، شرکت های جدید زیر مجموعه فدکس میشدند. و فدکس بزرگتر. توی سال هزار و نهصد و هشتاد و سه فروش فدکس برای اولین بار به یک میلیارد دلار. و از هزار نهصد و هشتاد و چهار، فدکس از آمریکا خارج شد و خدمات حمل و نقل بین قارب این را هم اضافه کرد، سال به سال فدکس رکوردهای جدید تریو میزد و همینطوری رو به جلو حرکت می کرد. آخر دهه هشتاد، اونا در نود کشور در تمامی قاره ها فعالیت میکردند. فدکس بینالمللی شده بود و برندش نه فقط در آمریکا بلکه همه جای دنیا شناخته شده بود. امروز تعداد هواپیماها، هابها و مقصدهای فدکس به طرز خیره کننده ای افزایش پیدا کرده.
و فرد یک میلیاردر شده. اون هنوز هم بزرگترین سهام داره فدکسه. فدکس بیشتر از هفتصد هواپیما توی ناوگان خودش داره و در واقع یکی از بزرگترین خطوط هوایی جهان را در اختیار خود دارد که برای یک ایده کسب و کار که توی دانشگاه نمره سی میگیره، بد نیست. .مذکر قسمت صد و بیست و هشت فوربو رو شنیدید، داستان فیدکس، اگر برای قسمت های بعدی فوربو شرکت و کسب و کاری مد نظرتون بود که دوست داشتید داستانشو توی فوربو بشنوید، توی کامنت ها بگید که بریم سراغشون، اگر به داستان شکگری کسب و کارهای مختلف علاقه دارید و براتون جذابه، حتماً فصل هفتم فوریه رو دنبال کنید، معرفی پادکست به دوستانتون هم بزرگترین کمکیه که میتونید به ادامه دار شدن پخش فوربو و این پادکست بکنید. یوتیوب فوربو رو هم پیشنهاد می کنم بهش سر بزنین چندتا ویدئوشو ببینید توی هر قسمتش در مورد یکی از موضوعات تخصصی کسب و کار و بازاریابی و دیجیتال. برای اطلاعات از هر چیزی که به فوربو مربوط می شود می توانید به فوربو دی ام. کام همسر بهتر باشید من رضا توکلی ام و مرسی که تا انتها به این قسمت از فوربو گوش کردید. موزیک ویدیویی موزیک ویدیویی
آخرین ویدیو ها

news via inbox
Nulla turp dis cursus. Integer liberos euismod pretium faucibua