اپیزود دوم- تقلب بزرگ فولکس واگن

آخرین آپدیت : ۱۸ تیر ۱۴۰۳توسط

دوم تقلب بزرگ فولکس واگن

گوش بدید به اپیزود دوم- تقلب بزرگ فولکس واگن

00:00 تا 00:02: زنان و صلح: نقش زنان در ایجاد صلح و انسانیت
00:02 تا 00:04: کلاهبرداری و رسوایی: فاجعه فولکس واگن
00:04 تا 00:08: فاشیسم و فروش فریبنده: مستند ماجراجویی فولکس واگن
00:08 تا 00:11: نمایشگاه شرکت فولکس واگن در ایران
00:11 تا 00:14: تولید ماشین: از هنری فورد تا فردیناند پورشه
00:14 تا 00:18: موفقیت آقای فورد و فولکس واگن در بازار خودرو سراسری
00:18 تا 00:21: امپراتوری خودروسازی: فولکس واگن و توسعه شهر ولزبورگ
00:21 تا 00:24: مشتریان ضد فرهنگی فولکس واگن – نگاهی به جذب مشتریان غیرمعمول این برند اتومبیل
00:24 تا 00:28: جادوی فردیناند پورشه: نجات دهنده فولکس واگن
00:28 تا 00:31: پایه ریزی و تغییرات در صنعت خودروسازی
00:31 تا 00:35: تأثیرات آلودگی خودروها و استراتژی های جدید شرکت ها در مقابله با آن
00:35 تا 00:39: تولید مجازی دیزل به مرورگرهای بازار آمریکا
00:39 تا 00:42: زنان موتورهای صلح: نتایج تست آلودگی ماشین های فولکس واگن
00:42 تا 00:45: تلاش برای آلودگی هوا: ماجرای فولکس واگن
00:45 تا 00:49: سکانس‌های پیچیده فولکس واگن: از مسائل قانونی تا مشکلات نرم افزاری
00:49 تا 00:53: تلاش برای فهمیدن تقلب در فولکس واگن
00:53 تا 00:57: فاش شدن تقلب فولکس واگن: پرونده‌ی خلافکاری در آمریکا
00:57 تا 01:02: سوء استفاده از تست ها و اعتراف آلمانیان
01:02 تا 01:06: آلودگی ماشین‌ها و تحقیقات نا معتبر در شرکت فولکس واگن
01:06 تا 01:10: تاثیرات بحران فولکس واگن و تدابیر دولتهای اروپایی
01:10 تا 01:14: فاجعه فولکس‌واگن: مستندی از فساد، زندان، و بی‌طرفی‌نکردن
01:14 تا 01:18: مقایسه بین خودروساز های آمریکایی و آلمانی در یک مستند
01:18 تا 01:20: صدای من بخشی از فرهنگ کره ای – پیام عشق و دوستی

زنان و صلح: نقش زنان در ایجاد صلح و انسانیت

زنان بنیانگذاران صلح هستند، زنان انسان دوست هستند. زنان مدافعان حقوق هستند. فعالان زنان محلی در مناطق درگیری و بحران در سراسر جهان به جوامع خود و نیازهای مردم آگاه هستند. زنان موتور صلح، انعطاف پذیری و پاسخ انسانی در سراسر جهان هستند. و آنها نیاز دارند و سزاوار توجه و حمایت جهان هستند. صندوق صلح و بشردوستانه زنان سازمان ملل او به جهان دعوت می کند تا نیازهای حیاتی را برآورده کند. ما از تاثیرات تحولاتی سازمان های محلی زنان حمایت می کنیم. کار برای ساختن یک جهان صلح آمیز و جنسیت برابر برای همه. امروز به ما ملحق شوید تا بودجه را سریع تر کنید.

صداها را باز کنید، قدرت را باز کنید. تاثیر زنان که به بحران پاسخ می دهند و صلح پایدار برای همه را ایجاد می کنند را افزایش دهید. یاد بگیرید که چگونه می توانید به سازمان ملل متحد پیوستید تا از زنان در خط اول امروز حمایت کنید. … موزیک ویدیویی (مذکر) (مذکر) سلام، من پیمان بشر دوست هستم. یا آدم علاقه مند به فیلم های مستند و اینجا در پادکست داکس. فیلم های مستند که می بینم رو میخوام براتون تعریف کنم. (مذکر) (مذکر) فیلم مستند که امروز می خوام براتون تعریف کنم. یک قسمت از مجموعه مستند پول کثیف یا دردی مانی هست.

کلاهبرداری و رسوایی: فاجعه فولکس واگن

این مجموعه یا به قولی سریال مستند، یه مجموعه بسیار جذابیه، در دوازده قسمت و در دو فصل. تا به حال اومده بیرون من اون رو در شبکه پخش نتفلیکس تماشا کردم. و این قسمت اول همین سریال و مستند اتفاقا همین موضوعی هستش که امروز میخوام براتون تعریف کنم. و اون هم چیزی نیست جز کلاهبرداری و رسوایی که شرکت فولکس واگن آلمان به بار آورد، کلاهبرداری هم مربوط بود به دستکاری کردن موتورهای ماشین های دیزل. شرکت فولکس واگن که اینا اومده بودن یهطوری دستکاری کرده بودن این رو که میزان آلودگی ماشین ها رو خیلی کمتر از اون چیزی. که واقعاً هوا رو آلوده می کنه نشون بده. و و وقتی که دستش رو شد. این شرکت عظیم بین المللی مجبور شد که دهها میلیارد دلار جریمه پرداخت بکنه و خیلی سر صدا کرده بود و اصلا. شاید این اتفاق بزرگترین فساد سازمانی در تاریخ شرکتهای بین المللی باشد.

ولکسواگن قبول کرد که به صورت سیستماتیک اومده موتور رو طوری طراحی کرده که میزان گازهای آلودگی خروجی رو کمتر نشون بده. و در نتیجه این اعتراف این شرکت مجبور شد که دهها میلیارد دلار جریمه پرداخت بکنه. سی درصد از ارزش سهام این شرکت که معادل شاید. صدها میلیارد دلار ارزش داره سقوط کرد. و از بین رفت و از همه مهمتر اون چیزی که از دست رفت. اعتماد مشتریای این شرکت بود و اعتبار این شرکت بود که. از دست رفت. برای خود من هم همیشه این سوال وجود داشت که چرا یه شرکتی اصلا در حد و اندازه فورکسواگن باید بیاد و. برای مشتریانش به این زشتی، به این ضایعی بخواد کلاه بذاره و.

فاشیسم و فروش فریبنده: مستند ماجراجویی فولکس واگن

یه همچین رسوایی عظیم رو بخواد به بار بیاره. کم نیست یه شرکتی بیاد ذره ذره آروم آروم بیاد برای خودش اعتبار کسب کنه. و اونوقت با یه همچین اشتباهی. او اعتباره کلا لکه دار بشه و از بین بره، حالا این مستند سعی داره تا در جزییات ببینه که ماجراجویی چرا اتفاق افتاد و چطور اتفاق افتاد؟ من البته اگر بخوام مقایسه ای داشته باشم بین داستان این اپیزود و اولین اپیزود سه پادکست داگز باید بگم که خب در قسمت اول ما یک موضوعی رو داشتیم که بسیار موضوع روز بود شبکه های اجتماعی. در مقایسه با اون شاید موضوع این اپیزود اونقدر به روز نباشه، قصه مربوط میشه به پنج شش سال پیش. اما شک نکنید که این موضوع موضوع بسیار جذاب و جالبیه و از شنیدنش پشیمون نخواهید شد. من در کنار اطلاعات بسیار جالبی که این مستند به مخاطب میده، خودم رفتم یه سری اطلاعات و در کنار تعریف کردن روند ماجرا، آنها را هم به شما تعریف میکنم و باهاتون به اشتراک میزارم خب بریم ببینیم مستند چیه و چطور شروع میشه موزیک ویدیویی موسيقي هاي موسيقي داستان یک راوی داره، راوی یه آقای آمریکایی به اسم الکس جیپنی، این آقا همون اول سند تعریف میکنه که بله من خودم هم تحت تاثیر آگهی های فروش شرکت فولکس واگن یکی از این ماشین های دیزنی و جالبه بدونید که شرکت فولکس واگن از مجموع همه برند های دیگه ای که ماشین دیزل تولید می کردند، بیشتر از همه آنها ماشین دیزلی تو جاده های آمریکا داشتش و از غذا آگیام ولی تاکید داشتند روی موتور که یک موتور پاک و غیر آلاینده بود و نه تنها مصرفش کم بوده و هزینه های کمتری رو داشته بلکه تاکید روی این بودش که این موتور موتور ماشین. یک موتور پاک است و اصلاً آلاینده نیست. به نظر میومد که همه ویژگی های مثبتی که یه ماشین باید داشته باشه رو داره دیگه توی آگهیاشو میگفتن این ماشین یه ماشین اسپورته.

سریع، گران نیست، ماشین تمیزی، آلاینده نیستش، خلاصه اینکه این آگهی ها در یک جمله داشتن اینو میگفتن که هرچه خوبان همه دارن این ماشین به تنهایی داره با این تفاسیر راوی میگه که من هم رفتم. یکی از همین ماشین ها رو خریدم و خیلی هم مفتخرانه از این ماشین استفاده میکردم، اما نمیدونستم که سوار یک ماشین کشنده هستم و این ماشین یک قاتل بی سر و صداست. اما یک خبر مثل سیلی میخوره توی صورت این آقا و پنجصد هزار راننده آمریکایی دیگه، خبر چی بوده؟ شرکتی که این همه روی صداقتش با مشتعی ادعا داشت دروغ گفته بود به چه بزرگی؟ ماشینی اومده بودن فروخته بودن که پنجاه بار آلوده کننده تر از اون چیزی بود که تو آگهیاشون ادعا میکردن. بی انصاف پنجاه بار، فولکس باکنگ یازده میلیون از ماشینایی که از همین مدل موتور روشون سوار بود، در کل دنیا فروخته بود، نیم میلیونش فقط توی آمریکا بود. خب نیم میلیون راننده عصبانی که خیلیاشون اومدن دست به اعتراض زدن و تظاهرات کردن و علیه این شرکت شدن. شعار دادن از جمله که خود همین راوی این داستان در نتیجه این اعتراضات دادستانی آمریکا رای میده که فولس فاگن باید برای جبران همه این ماشینا رو که فروخته پس بگیره و پولشون رو به مشتری ها. ماشین هایی که از سال دو هزار و نه تا سال دو هزار و پانزده تولید و فروشند، یعنی فروش. شش سال ماشین های دیزلی فولکس واگن در آمریکا. راوی و همسرش هم بلند میشن با همین احساس بدی که داشتن از اینکه چرا بهشون دروغ گفته شده، پایشم میرن.

نمایشگاه شرکت فولکس واگن در ایران

نمایندگی و ماشینشو پس میدن، آخرشم خیلی عصبانی و خشمگین داد میزنن. شرم بر تو، فولکس واگن، شرم بر تو، کشتشون بابا اما این عصبانیت توی این آقا ماند و گفت که من باید برم تحتوی این قضیه رو در بیارم. که این ماجرا چطور اتفاق افتاده و باید برم راجع به این رسوایی و این تقلبی که پیش اومده باید من یک فیلم بسازم. اینجا لازمه که من یه توضیح در مورد شرکت فولکس واگن بدم، اولا که اسم شرکت فولکس واگن نیست. همونطور که بعضیامون به کار می بریم خود منم چند سال پیش اینطور میگفتم اسم این شرکت است فولکس واگن. در اصطلاحات خودمون وقتی که به صورت لاتین هم اسم این شرکت رو می نویسیم با و نوشته میشه، ولکت واگن نوشته میشه. اما اون وی اولش ف خوانده میشه، در واقع هست فولکس واگن و فولک در زبان آلمانی و زبانهایی که ریشه آلمانی دارد، مثل زبان های اسکاندیناویایی، به معنی مردم هست. فولکس به معنی مردم و واگن هم به معنی ماشین خودرو، در واقع فولکس واگن یعنی ماشین مردم. خودروهای مردمی و مثل بعضی دیگر از شرکت های خودروساز که اسم اختصاری دارند به عنوان مثال یا .

این شرکت فاکس واگن هم اسم اختصاریش است وی دبلیو. بر اساس اگر من در ادامه این اپیزود یه جاهای اشاره که به وی دبلیو بدانید که منظورم همین فولکس واگن هست ، شرکت فولکس واگن یک هول خودروسازی در جهان است. گشت در ایران کمتر شناخته شده و محصولات خیلی انگشت شماری ازش در بازار ایران هستش، تو ایران تا اونجا. که من میدونم مدل بیتل یا اون چیزی که ما به اسم فولکس غورباخی میشناسیم رایج هستش. دیگه بخوام بگم ترانسپورتر یا همون ونی که فکر میکنم ما به عنوان ونی می شناسیم و البته. غیر از این دو مدل، مدل های گلف و گل هم در ایران بوده و هست. اما در سایر کشورها غیر از این مدلایی که گفتم خصوصا بیتل که خیلی پرطرف داره و گلف که باز اونم خیلی پرطرف داره. غیر از اینها، مدل های پلو و پاسات و تیگوان هم از پرفروش ترین مدل های وی دبلیو هستند. که این شرکت خیلی بزرگ محصولاتش خیلی متنوع تر از اون چیزایی هستش که ما در ایران میشناسیم.

تولید ماشین: از هنری فورد تا فردیناند پورشه

حالا این خود روساز بین عظمت چطور ایجاد شده؟ شنیدن تاریخ رشم واقعاً جالبه، در دهه هزار و نهصد و سی اتومبیل هنوز یه وسیله نادر و لوکس بوده. آدمای خیلی کمی، عموماً خب به تب ثروتمندا سوارش میشدند، در اون زمان در مقایسه با سایر کشورها. ماشین توی آمریکا خیلی رایجتر شده بود دلیلشم یه چیز بود وجود کارخونه فورد در آمریکا. که این کارخانه به صورت انبوه ماشین تولید میکرد. اون زمان مخصوصا توی آمریکا همه فکر میکردند که هنری فورد صاحب همین کارخانه این بوده که ماشین اومده اصلا اختراع کرده در حالی که این بابا آقای هنری فورد کسی بوده. روش های بهره وری و روش های اینکه چیکار بکنیم که یک ماشین رو ارزان تولید بکنیم و ایشون اومد ابداع کرد. بنابراین در اثر کارای آقای فورد، قشر متوسط آمریکا بیشتر از قشر متوسط آلمان سوار اتومبیل بودند. در آلمان از هر پنجاه نفر یک نفر ماشین داشت، اما تو آمریکا این تعداد خیلی بیشتر بوده، ولی خب این از نظر تبلیغ برای آلمانی که داشت ادعا می کرد کم کم که ما قراره که بهترین کشور دنیا باشیم چیز خوبی نبود به همین دلیل دولت آلمان که اون موقع تازه دولت نازی به رهبری هیتلر و قدرت را در دست گرفته بودند، دنبال این بودند که وضع را تغییر دهند. واسه همین هیتلر یک مهندس طراح خیبر رو پیدا میکنه که یک شرکتی شبیه به فورد رو در آلمان راه بندازه.

اون آدم کی بوده؟ یه کسی هست که ما ناخواسته تا به حال ده ها بار اسم این آدم رو گفتیم ولی احتمالاً نمیدونیم راجع به کی داریم الان. اون فرد آقای فردیناند پورشه بوده، آقای پورشه، پورشه در جایی به دنیا اومد که الان بخشی از کشورش جمهوری چک، اما در آن زمان یعنی اون زمان که او به دنیا آمد، اون نقطه بخشی از امپراتوری اتریش و مجارستان بود. اون زمان بوده واسه همینم ایشون تبعه اتریش بود و کارشم از همون ابتدا در اتریش شروع میکنه و وقتی که خیلی هم کارش رو موفق جلو میرو معروف میشه، بعد توسط حزب نازی آلمان دعوت میشه به آلمان و بهشون هم مثلا شهروند آلمانی رو اهدا می کنن و میگن که شما اینجا باش و برای ما ماشین تولید کن. قبل ایده فولکس واگن یا ماشین مردم رو در سر داشت، بلکه این موقعیت پیش آمد گفت: خب، چه بهتر؟ من این دم رو میام، توسعه میدم و بالو پر میدم بهش، بعد از اون آقای پورشه چند بار رفت آمریکا. رفت کارخونه فوردو دوباره بازدید کرد و سرگوشی به آب داد روشهای فوردو یاد گرفت و بعد همش به آلمانیایی که در آمریکا برای شرکت فورد کار میکردند بهشون پیشنهاد داد که شما هم بیایید برگردید آلمان. و برای شرکت فولکس واین کار کنید. اونا هم قبول کردن. یعنی خیلی آگاهانه و از روی نقشه رفتن از شرکت فورد الگو گرفتن و بعدم اومدن چیدمان کارخانه، فرآیندهاشون و همه چیز رو شبیه بهش. شرکت فورد اومدن طراحی کردن و جلو بردن.

موفقیت آقای فورد و فولکس واگن در بازار خودرو سراسری

شاید بد نباشه اینجا یه اشاره ای هم بکنیم که چطور شد که آقای فورد انقدر تو کارش موفق بود؟ داستان اینه که آمریکا همیشه به دلیل وسعت زیادش و به دلیل جمعیت بالاش همیشه یکی از بازارهای بزرگ خودرو در دنیا بوده، و الانم هست، کشور کشور بزرگی، فاصله ها از همدیگه زیاده بین ایالت های مختلف، بین شهرهای مختلف، بین مزرعه و شهر و فاصل زیاده. در نتیجه آدما نیاز داشتند به ماشین، اما ماشین یک چیز گرونی بود، هنری فورد هم یک آدم کارآفرین بود. یک آدم باهوش بود، این فرصت رو اونجا رو هوا زد و البته که آدم باهوشی هم بود. تلاش و بسیاری هم کرد، اومد نشست، فکر کرد، طراحی فرآیند کرد و همه این کارها رو پیاده کرد و ماشین رو هم ارزان کرد. تولید کرد. و ایشون یه جورایی میشه گفت که ایلان ماسک اون زمان بوده، ایلان ماسک مدیرعامل شکل تسلا فعلی، ایلان ماسک زمانه بود، پس معلوم شد که بازار خودرو در آمریکا یک بازار خودرو بسیار مهمه و همیشه بزرگترین بازار خودرو در دنیا بوده و در سالهای اخیر البته جاش رو به کشورش. و چین بزرگترین بازار خودرو و آمریکا شده دوم و خب هنوز هم با یک بازار خودرو چند ده میلیون یکی از جاهای جذاب است برای شرکت های خودروساز و به همین دلیل هم بود که شرکت فولکس واگن در این رسوایی می بینیم که در آمریکا بودش که اون غذا یا اتفاق افتاده بود خب برگردیم به همون تاریخچه. کارخانه در سال هزار و نهصد و سی و هشت در شهر ولزبورگ آلمان شروع به کار می کند و حتی در از مراسم افتتاحشم خود هیتلر شخصا حضور داشته و سخنرانی می کند. در سخنرانی، آقای هیتلم می گوید که بسیار مفتخرم که توسط دستان ماهر یک مهندس طراحان خبر و کارکنانش طراحی اولیه فولکس واگن آلمان به اتمام رسیده و اولین مدل ها تا نیمه سال بعد از اینکه متوجه می شوید چرا من اینقدر مصمم به ابداع فولکس واگن آلمانی و نتیجه نهایی و آقایون منظورم یه نتیجه ی موفقه خب من اینجا داشتم تلاش میکردم که شبیه هیتلر حرف بزنم.

خب فولکس واگن از اونجا کارش رو شروع میکنه. در واقع کار تولید انبوه ماشین برای مردم آلمان و برای دو. دولت آلمان شروع می شود کم کم جنگ جهانی دوم شروع می شود فردیناند پورشم عضو حزب نازی آلمان بود. و کمک های زیادی به این حزب کرد، در همین زمان جنگ جهانی دوم و بارها مورد ستایش حزب و مرحت مورد تحسین خود هیتلر قرار میگیره در کارخونه جاتی که فولکس واگن داشته در دوره جنگ تجهیزات جنگی هم از جمله تانک نیمه سنگین پنزر در آنجا ساخته می شد من اولین بار در پادکست پرچم سفید که شرح داده شده جنگ جهانی دوم میده در مورد استفاده ارتش آلمان از این تانک ها خیلی شنیده بودم و برام جالب بود که این تانک ها در یک یک خودروساز ساخته می شد، حتی در شرایط جنگی هم اتفاقی همچین اتفاقی خیلی دور از ذهن نیست، کمانی که ما خودمون هم در ایران. در زمان جنگ ایران و عراق داشتیم در بعضی از سالن های ایران خودرو تجهیزات دفاعی ساخته می شد. در حال این کارخانه و محصولاتش در خدمت تبلیغات حکومتی دولت نازی بود، یه تصویری در این فیلم نمایش. از جشن تولید ماشین یک میلیونوم. یعنی واقعا تونستن در حدود چند سال یک میلیون ماشین تولید بکنن. الان شاید گفتنش راحت باشه ولی در نظر بگیرید که ما داریم راجع به هشتاد سال پیش صحبت میکنیم و این نشون میده که اراده.

امپراتوری خودروسازی: فولکس واگن و توسعه شهر ولزبورگ

و تلاش بسیار زیادی پشت این قضیه بوده و تو این فیلم نشون میده که بله برای اون جشن تولید خودرو یک میلیون. صد و پنجاه هزار آلمانی رفته بودند در جشن شرکت کرده بودند که خب نشون میده که نقش این شرکت فوق العاده در اون موقع آلمان چقدر بزرگ و بولت بوده، شهر ولزبورگ بزرگترین شهر کارخانه ای هستش. اونجا قبل از اینکه این کارخونه ساخته بشه هیچ چیزی نبود و فولکس واگن بود که باعث شد که این شهر انقدر توسعه پیدا کنه. هر چیزی هم که در شهر می بینید دور و بر همان کارخانه اصلی ساخته شده، در مستند میگه که که هنوز شصت هزار نفر در این کارخانه دارند کار می کنند و تمام شهر به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برای فولکس واگن دارند. کار میکنن و هنوزم که هنوزه بین سه هزار تا سه هزار و پنجصد ماشین در روز داره این کارخونه. تولید میکنه و هنوزم که هنوز بزرگترین کارخانه خودرو دنیاست. البته اینم باید گفت که فولکس واگن یک گروه بزرگ بینالمللیه و مسئول چند برنده یعنی در واقع چندین برند مختلف تولید خودرو و کامیون زیر چتر این گروه بزرگ قرار می گیرد. یه برند هایی که زیر مجموعه فولکس واگن هستن رو دقت بفرمایید. آودی، پورشه، لا مورگنی بنت لی، بوگاتی، اسکانیا مرد سیت و البته فولکس واگن و دفتر مرکزی این گروه که مسئول همه این برندها هستش خانه تاریخی فولکس واگن در شهر ولزبورگ آلمان واقع شده.

این گروه با بیش از ششصد و هفتاد هزار پرسنل بزرگترین خودروساز اروپا است و در باد جهانی که در نظر بگیریم بعد از تویوتا دومین خودروساز بزرگ دنیاست. که هر دوشون هم تویوتا و هم گروه فولکس واگن نزدیک به ده و نیم میلیون ماشین در سال تولید می کنند. این دوتا هم خیلی کمه یعنی تقریبا خیلی نزدیک به هم دارن تولید میکنن و این دوتا ده و نیم میلیون خودرو هر کدومشون دارن تولید میکنن و رده های بعدی میبینین که مثلا بعدش دیگه شش هفت میلیون خودرو. بعد مثلا چهار میلیون خودرو پنج میلیون خودرو اینجوریه یعنی میخوام بگم که. اینقدر بزرگه این شرکت و میبینید که مثلا دو برابر یا سه برابر غول های بزرگ خودروسازی دیگه دارن اینا ماشین در سال تولید میکنن. خب برگردیم به ماجرامون، این راوی ما میره آلمان، درخواست میده به شرکت فاکس واگن که مدیرای محترم. تشریف بیارید یا اجازه بدید ما بیایم با شما مصاحبه بکنیم، اما درخواستش رد میشه، ایشونم خب دست. به اونا نمیرسده، بجاش با بعضی از مدیران سابق شرکت صحبت میکنه. یکی از اونام یه فردی بوده به اسم آقای والتر گروث.

مشتریان ضد فرهنگی فولکس واگن – نگاهی به جذب مشتریان غیرمعمول این برند اتومبیل

که ایشون مشاور فرهنگ سازمانی فولکس واگن بود و بیست سالم به عنوان یکی از مدیران ارشد فولکس واگن کار میکرد. این آقای راوی ازش میپرسه که آقای گروث اون موقع که شما راجع به این رسوایی شنیدی، واکنشت چی بود؟ ایشون جواب میده که عصبانی شدم، قضیه رو خیلی شخصی گرفتم، میگه چون با آدمایی فکر میکردم که سالها زندگیشون رو گذاشتن. توی این شرکت و سخت کار کردن که این برند ساخته بشه. والتر گروث میگه که فولکسوا یک مسیر فروش بینالمللیشو در آمریکا شروع کرد، به همون دلیلی که گفتیم، اون موقع آمریکا بزرگترین بازار خودرو بوده. در دهه ی ۱۹۶۰ فولکس واگن توی آمریکا رکورد فروش و زده بود. به خاطر اینکه مشتری های خاصی داشت، مشتری هایی که در اصطلاح بهش میگن مشتری های ضد فرهنگی که اشاره داره. گروه هایی مثل پانک و هیپی ها و غیره که در اون دوره زمانی در آمریکا زیاد بودند و اونها هم خیلی زارن. تمایل داشتند به این نوع از ماشین هایی که فولکس واگن تولید می کرد یعنی بیتل و باس که گفتم جلوتر، بیتل رو چند تا اسم داره در واقع، همون فولکس غورباغه ای، همونی که دو تا در داره و موتورش توی صندوق عقب ماشین هستش و یه اسمش از باک یا حشره و اسم دیگه اش است. بِتَل یَا سُسْک و ما هم که تو ایران میگیم فوکس گورباغه ای و این یه ماشینی بود که از همون سال ۱۹۳۸ که فوکس فاگند ایجاد شد این تولید شد تا سال دو هزار و سه، یعنی به مدت شصت و پنج سال به صورت یکنواخت، ماشین داشت تولید میشد و بعدش هم البته از خط تولید رفت کنار اومدن طراحیش رو با الهام گرفتن از همون مدل های به قبلی اومدن، به روز کردن و یه طراحی مدرن درست کردن، و دوباره داره تولید میشه و هنوزم که هنوز این مدل بیتل با طرح جدید و مدرن خودش تو بازار هست و اونم پرطرفداره بازم همون اون وان فلکس است که اون موقع بهش میگفتن در آمریکا عربه مرگ یا تصادف.

خب حالا چرا اینقدر این ماشینا پرطرفدار بوده که فاکس وایل اون موقع رکورد فروخته بوده، میگه که بخاطر اینکه این. مشتری ها نه که آدمهای تایف خاصی بودن، آدمهای حنجر شکن و منحرفی و از این تایف آدمه بودن، این ماشین ها هم خوب براشون جور شده بود، چون که موتور این ماشینا اینقدر ساده بود. که این عزیزان اگه مست هم بودن یا هی بودن به قول معروف روی مواد مخدر بودن چیزی بودن در همون حالت. هم میتونستن که این موتور ساده رو تعمیر کنن و راه بندازن. یه تصویری از فیلم های اون دهه شصت و هفتاد میلادی هم نمایش داده میشه در این بخش از مستند. که هرجایی یه فیلمی میخواست چندتا آدم منحرف، خلافکار یا عجیب غریبی رو نشون بده چندتا جوونی رو نشون بده. مثلا توی یکی از این ماشین ها مثلا ون فاکس واگن نشسته بودن، داشتن مواد میکشیدن، از سرکول هم بالا میرفتن. یا کار این تیپی انجام میدادن. پسر که با باد و باران می تونه گوش بده.

جادوی فردیناند پورشه: نجات دهنده فولکس واگن

هر روز باران می بارد من کجا هستم؟ خلاصه ظاهرا ماشین خوشنامی نبوده و یک. بار معنایی خاصی داشته در جامعه این ماشین، و خب اینجا هم مثل خیلی جای دیگه یه مستند، باز راوی یک نشه و کنایه داری رو داره به برند فولکس واگن اینجا که بله دیگه آره دیگه ماشین که توسط هیتلر پایه گذاری بشه و افتتاح بشه، همین هم میشه دیگه، جوانان معصوم آمریکایی رو از راه به در میکنه. کلا هم توی این مستند خیلی حالت نیش و کنایه و سرزنش و اینجور چیزا زیاد داره. و هرجایی یه فرصتی بوده که یه تیکه ای بندازه به این برند فاکس واگن رو هوا زده و همونجا یه. تیکه ای انداخته و تو سرمال زده، خب بگذریم، میگه که تا این هیپیا و پانک و گروه های اینچنینی بودن فروش اینا خوب بود و روزگار فاکس واگن توی آمریکا سکه بود ولی وقتی که این گروه ها هم دیگه دوره شون به سر اومد. فروش فولکس واگن توی آمریکا به شدت اومد پایین، کار به جایی رسید که در سال هزار نهصد و نود و سه فولکس واگن. در آمریکا تقریباً سی و هشت هزار تا ماشین فروخته در یک سال یعنی فولکس یعنی که نیم میلیون بیتل همین فولکس قربان واقعی رو فروخته بود، در سال ۱۹۹۳، سی و هشت هزار تا، اونم کجا؟ در امریکایی که یه بازار شانزده، هفده میلیون. اون ماشینی بوده انقدر کم فروخته بودن، برای همینم بود که یه نقطه والتر گروث فرستاده شد به آمریکا که یه تغییراتی رو اون اینجا ایجاد بکنم. هم زمانم خب بعضی کیفیت ماشین ها اومده بود پایین، فروش که اومده بود پایین شرکت مشکلات زیادی رو داشت و اون موقع یک اتفاق خوبی توی فاکس واگن افتاد، یک نجات دهنده.

او نجات دهنده یا آقای بود به نام فردیناند پیش؟ این آقای فردیناند پیش نوه کسی نبود جز فردیناند پورشه، همون آقای که بنیانگذار شرکت فولکس واگن بود پسر دخترش این بار اومده بود و مسئولیت شرکت فاکس واگن رو به عهده گرفته بود. یه آدم عجیبی بوده یه آدم در واقع خاصی بوده. اینجا بازی مستند، یه لحن توهم با تیکو نیشوکنایه به خودش میگیره، میگه که بله، این آقای فردیناند پیش. کسی بوده که هم در زندگی شخصیش و هم حرفه ایش یه آدم تولید کننده و سازنده بوده. باید میگه که بله آخه. دوازده تا بچه داشته از چهار تا همسرش، خلاصه به زندگی شخصی این بابا هم یک گیری میده. ظاهرا ایشون یک مدیر توانمندی بود که تونست یک دی ان ای جدیدی رو به فولکس واگن تزریق بکنه. و کلا هم خونوادته از فعالان صنعت خودرو بودن و هستن هنوز هم این خونواده حالا ایشون که دیگه وجود نداره. در سال 2019 ایشان از دنیا رفتند، ولی خب خانواده شون هنوز یک خانواده بسیار تاثیرگذار است.

پایه ریزی و تغییرات در صنعت خودروسازی

در صنعت خودرو دنیا، پدربزرگش که گفتیم کی بود، پدر همین آقا که در واقع داماد خانواده پورشه بود. یک وکیل بود که کمک کرده بود به فردینان پرشه تا شرکت پرشه را پایه ریزی بکند. و خودشم یک مهندس بود، مهندس طراح بود، در شرکت پرشه کارشو شروع کرد، شرکت در واقع پدربزرگش. کار رو شروع کرد و بعدش رئیس آودی شد، آودی هم گفتیم زیر مجموعه همین گروه بوده، ایشون شد رئیس نفر اول. حالا اوودی بود و بعدش هم اومد و اصلاً رئیس مجموعه فولکس واگن شد. وقتی او وارد مجموعه فولس واگن شد، فولس واگن در یکی از بدترین شرایطش بود، تقریبا نزدیک بود به ورشکستگی. کیفیت محصولا دعاگون افتضا، در همون سال اولی که مشتری میومد یه ماشین از فاکس فاکس. ماشینا رو به صورت میانگین باید سه-چهار بار می بردند تعمیرگاه که ماشین نو رو دوباره تعمیر کنن. بنابراین این آقای فردیناند پیش کار بزرگی رو جلوی خودش داشت که باید انجام میداد، باید خیلی چیزا رو.

تغییر میداد و اتفاقا هم خوب شد، آدم درست، در زمان درست اومد، در موقعیت درست قرار گرفت. از خصال نیکو و سجایای اخلاقی آن بزرگوار هم یکیش این بود که خیلی علاقه داشت به ایده جای های بزرگ و خلاقانه، حالا چی بود ایدش؟ عرض می کنم خدمتتون. توی اون دوره موتور گازوایل سو یا دیزل فقط برای تراکتورها استفاده می شد و شاید هم توی کامیون ها مثلا کامیون بنز اما این ایده که از موتور دیزلی بیاد توی ماشین استفاده بشه، اونم ماشین سواری، این ایده این آقا بود، یعنی ایشون اومد و گفت که آقا ما باید بیایم یه موتور دیزلی بسازیم که خیلی کوچیک باشه کوچیک و کوچیکش میکنیم یه طوری که برای یک ماه ماشین، سواری، کلاس خانوادگی قابل استفاده بشه، اسم اون موتوری هم که ساختنم اومدن گذاشتن تی دی ها موتور تزریق مستقیم توربوشارجی. ساختن و روی ماشینا سوار کردن و فروختن و مردم هم عاشقش شدن، کم کم آگهی های تبلیغاتی. پاتیش شروع شد که بله یه ماشینی ساختیم، بیا و ببین، ماشینیه که روندنش باحاله، قویه و پا پاکه، آلاینده نیستش، یه موفقیت خیلی بزرگی رو برای فولکس واگن رقم زد این ماشینای دیزلی مردم توی اروپا به دیزل اومدن علاقه مند شدن ولی همیشه از همون اول این مشکل دود ناسال علم اکسوز موتور دیزل وجود داشت، جالبه که اساس موتورهای بنزینی و دیزل یکیه. در واقع مجموعه ای از انفجار هاییه که باعث به حرکت درآوردن پیستون ها و نهایتاً هم شفت میشه و اتفاقاً موتور دیزل بسیار کاراتر از موتور بنزین و دی اکسید کربن کمتری را نسبت به موتور بنزین می دهد. اما دیزل آتاشغال های دیگه ای رو همراه با دود خودش از اکسوز میده بیرون که خیلی خطرناک هستن. ذرات معلق و اکسید نیتروژن که بهش ناکس میگن، ناکسه که باعث آلودگی هوا و آسیب بریه میشه. عناصر از ناکس با اوزون ترکیب میشه و تبدیل به چیزی میشه که ما بهش میگیم دود و غبار، که عامل بارون اسیدیه.

تأثیرات آلودگی خودروها و استراتژی های جدید شرکت ها در مقابله با آن

و خطریه برای زندگی گیاهان، باعث آسم کودکان میشه، مشکلات قلبی و سرطان به وجود میاره. و هزاران مشکل دیگه برای سلامت و محیط زیست. اما برای اینکه هم کارایی موتور دیزل حفظ بشه و هم میزان آلودگی ناکس بیاد پایین، سازنده های خودرو. مثل خود همین فولکس واگن یه راهکاری رو بهش دست پیدا کردن و اونم چیزی نیست جز نوکس تراپ. اینه که جلوی خروج گاز های سمی رو بگیره، ناکستراپ یا دریچه ی ناکس مواد سمی رو جذب میکنه. و قبل از اینکه از لوله ی اگزوس خارج بشه میسوزونه ولی یه مشکل بزرگی داره و اونم اینه که. مواد که باهاش این ناکستراپ رو میسازن بسیار گرون هستن، تازه بعد از اینکه هر چند هزار کیلومتری از شما یه مشتری باید ماشین رو ببرید به نمایندگی یا یه تعمیرگاهی و این ناکستراپ رو که خیلی گرونه رو بدید برای شما تعویض بکنم، یعنی شما رفتی یک ماشین دیزلی خریدی که مثلا پول سوخت مصرفی کمتری رو بده، چون گازول ارزان تر از بنزین همیشه، ولی عوضش مجبوری که یه پول گزافی رو پرداخت بکنی بخاطر تعویض این ناکسترب هر مثلا سالی یک بار یا دو بار یا چند بار که. ماشینت آلاینده نباشه اما نصب این ناکستراپ تنها راهی بودش که خودروسازایی مثل فاکس واگن جلوی روی خودشون داشتن. به خاطر اینکه این تنها راهی بود که باهاش می تونستن از استاندارد سختگیرانه آلودگی آمریکا رد بشن.

و بتونن مجاز باشن که به آمریکا صادرات داشته باشن، جالبه که در این مستند اشاره میشه که استاندارد آلودگی آمریکا از استاندارد اروپا سختگیرانه تر است. حالا دیگه سال 2015 شده بود. فردیناند پیش که گفتیم اومد و فاکس واگن رو منقلب کرد، ایشون هفتاد و هفت سالش شده بود و دیگه بالاخره در سن هفتاد صد و هفت سالگی رضایت داده بود که از سمت مدیریت عامل گروه استعفا بده و ایشان رفت. که چیکار کنیم که هم استانداردهای سختگیرانه آمریکا را رعایت کنیم و هم هزینه ها را یکطوری کنیم؟ کنترل کنیم و پایین بیاریم که بتونیم فروشمون رو هم حفظ بکنیم در یک بازار مثل آمریکا تبدیل شده بود به بحران. مهمترین مسئله استراتژیک آقای مارتین وینترکورن، رئیس جدید شرکت. (تشویق) (مذکر) موزیک ویدیویی البته من این رو باید همین جا اضافه بکنم که بنا به گفتههایی که در همین فیلم مطرح میشه، این تقلب هایی که بعدا در موردش. صحبت می کنیم از قبل از دو هزار و پانزده شروع شده و از همون زمان آقای فردیناند پیش قضیه شروع شد. و خب الان اینجا نمیدونم چرا تو یه مستند تاکید داره که آقای وینتر کورن براش این مسئله خیلی بحرانی بود به هر روی، گفتیم سال دو هزار و پانزده بوده، وینتر کورن میاد استراتژی جدید شرکت رو تحت نام استراتژی دو هزار و هجده میده بیرون مثلا میگن که ما تا سال دو هزار و هجده میخوایم راضی ترین مشتریان رو خرسندترین کارمندان رو داشته باشیم و بهترین کیفیت محصول رو میخوایم عرضه بکنیم و تا سال دو. 2018 هم می خواهیم بزرگترین تولید کننده خودرو در دنیا باشیم، یعنی آقای وینتر کورن با این استراتژی.

تولید مجازی دیزل به مرورگرهای بازار آمریکا

ته همه اهدافو درآورده بود دیگه، به قول اون دوستمون دیر اومدی نخواد زود برو، خلاصه اینکه خیلی تهاجمی بود اهداف و اتفاقاً او در همان استراتژی خیلی تاکید داشت روی گسترش دیزل در بازار آمریکا. آن زمان آمده بود، یک کارخانه ای را در ایالت تنسی آمریکا تأسیس کرده بود و تاکید هم می کرد که تولید ما اینجا پاکه و سبز و هیچ آلاینده ای این ماشین ها نخواهند داشت و غیره، این ادعای انقدر بزرگ بود که همه باورشون میشه، همه میگن چه خوب، پس این مسئله که چیکار کنیم که هم ماشینایی رو تولید کنیم که پاک هستن، آلوده نیست. و همین که قیمتشون مناسب انگار حل شد و بعد این موفقیت فولکس توجه همه رو با خودش جلب میکنه. از جمله یک گروهی که روی حمل و نقل زیست محیطی و حمل و نقل پاک داشتند کار میکردند توی آمریکا مسئول اون گروه یه آقای آمریکایی بوده به اسم جان جرمن، جان جرمن میگه تمام رسوایی اتفاقا از خود اروپا شروع شد. یه موسسه اروپایی بوده به اسم ج آر سی که اونا اومدن یه گزارشی دادن گفتن که این ماشینای دیزل. اما مسئله این بود که کسی به اون گزارش اصلا اعتماد نکرد و کسی جدی بود. بعد از اون بود که این موسسه ای که آقای جان جرمن توش کار میکرد یعنی شورای بینالمللی حمل و نقل. اونا تصمیم میگیرن که بیان ماشین های فولکس فاگن رو تست بکنن، نیتشون هم این بود که ما میریم تست میگیریم. و نتیجه تستم قطعا این هستش که نه، مالاینده ای در این خودروها دیگه نداریم و بعد ما نتیجه رو ور میداریم میبریم.

به اروپا نشون میدیم، میگیم که ببینید ما توی آمریکا یه همچین محصولات پاکی رو تولید کردیم، شما هم یاد بگیرید. اونها در تست هاشون اومدن گفتن آقا ما میاییم یه تست رو بگیریم که فقط نیاد توی آزمایشگاه دودی که از ماشین توی خود آزمایشگاه درمیاد اندازه بگیره، ما فراتر از اون، بریم توی جاده هم اندازه بگیریم، ببینیم که. در داخل جاده و در شرایط واقعی گازی که از ماشین خارج میشه اونجا چقدره و این نکته. که منجر شد به برملا شدن این راز سر به مهر. اینجا این موسسه آقای جان جرمن میان یک قراردادی را با دانشگاه وست ویرجینیا آمریکا می بندند و می گویند که بیا برای ما ماشین های فولکس واگن را تست کن. میخواستن بدونن که مسئله دیزل پاک آیا واقعا یه چیز واقعی هستش یا اینکه نه یه چیز رویال. ای که تو کتاب های تخیلی مثلا نوشته شده خلاصه، این دانشگاه وست ویرجینیا میاد و تستاشو شروع میکنه، اینجا توی مستند با یکی از اساتید دانشگاه اون میگه که ما هر وقتی که درگیر یه تست خودرو هستیم انتظار اینه که یه انحرافی رو ببینیم. از اون چیزی که واقعا داریم در عمل می بینیم با اون چیزی که در گواهینامه های ماشین و مدارک ماشین نوشته شده رو داریم. میدونیم که همیشه یه انحرافایی هستش، اما چیزی که ما داشتیم در تست های فولکس واگن میدیدیم.

زنان موتورهای صلح: نتایج تست آلودگی ماشین های فولکس واگن

یه چیز اعجاب آور، یه چیز عجیب غریبی بود، میگه معمولا اگه ببینیم که یه ماشینی پنج شش برابر بیشتر از. از حد مجازش آلاینده هستش برای ما چیز اوکیه ببین یعنی حتی اینکه چهار پنج برابر بیشتر از حد اجازه ها از حد تعریف شده آلاینده هستن برای اینها قابل قبول است. حالا چه اتفاقی که افتاد برای فولکس واگن چی بوده؟ اون چیزی که اینا داشتن میدیدن این بودش که ماشین های فولکس وگن به طور میانگین چهل بار از چیزی که ادعا می کردند، یعنی اگر بخواهیم به صورت عددی بگوییم فرض بفرمایید که اجازه آلودگی یک ماشین اگر ده بود، اون چیزی که در عمل این ماشین داشت آلوده می کرد، ده نبود. که هیچ بیست نبوده که هیچ پنجاه نبوده که هیچ چهارصد بوده چهل برابر بیشتر اون هم به طور. یعنی در جاده های کوهستانی مثلا اینا تعداد آلودگیشون به مراتب بیشتر از اینا بود هشتاد برابر آلوده کننده تر بود ماشین ها. با این نتایج که در تست ها میبینند زنان بنیانگذاران صلح هستند، زنان انسانی هستند، زنان مدافعان حقوق هستند. فعالان زنان محلی در مناطق درگیری و بحران در سراسر جهان، جوامع خود را درک می کنند. نیازهای آسیب پذیرترین گروه ها. زنان موتورهای صلح، مقاومت و پاسخ انسانی در سراسر جهان هستند و آنها نیاز و نیاز دارند.

و توجه و حمایت جهان را به دست آورد. صندوق صلح و بشردوستانه زنان سازمان ملل به جهان دعوت می کند تا نیازهای حیاتی را برآورده کند و از آن حمایت کند. برای حمایت از تاثیرات تحولاتی سازمان های محلی زنان که برای ساختن یک جهان صلح آمیز و جنسیت برابر تر کار می کنند امروز به ما ملحق شوید تا بودجه را سریع تر کنید، صداها را تقویت کنید، قدرت را باز کنید و آن را افزایش دهید. تاثیر زنان که به بحران پاسخ می دهند و صلح دائمی را برای همه ایجاد می کنند. یاد بگیرید که چگونه می توانید به سازمان ملل متحد پیوستید تا از زنان در خط اول امروز حمایت کنید. دانشگاه، بقای جان جرمن تماس می گیرد. نتیجه ای که ما در آن می بینیم عجیب غریبه جان جرمن یه چندتا ماشین رو هم فرستاده بود در یک آزمایشگاهی در ایالت کالیفرنیا. افورنیا که در اون آزمایشگاه هم اندازه بگیرن میزان آلودگی، چون اون اتفاقی که در دانشگاه وست ویرجینیا داشت می افتاد. تست جاده ای بود، میزان آلودگی رو با یک اندازه گیرهای سیاری رو نصب کرده بودن روی ماشین و در جاده.

تلاش برای آلودگی هوا: ماجرای فولکس واگن

قبلاً به اون صورت اندازه گیری میکردند، اما همزمان یه تعداد ماشین رو هم در کالیفرنیا در خود آزمایشگاه داشتن اندازه گیری میکردند. و بعد چک میکنه با آزمایشگاه میگه که نه در آزمایشگاه همه چیز تحت کنترل ماشین ها آلاینده نیست. و بعد وقتی که ایشون این دو تا گزارش رو با هم مقایسه میکنه به یک نتیجه می رسه نتیجه اینه که حتماً شرکت فولکس واگن از ابزار دستکاری شده استفاده کرده، یعنی این شرکت یه تغییراتی رو توی توی ماشین خودشون اعمال کرده بودن که بتونن تست رو پاس بکنن، تست رو بگذرانن و نشون بدن که این ماشین آلاینده نیست. ولی واقعیتش این نیست، واقعیت اون چیزی بودش که در جاده ها نشون میاد و اینا فکر و اونجاش رو نکرده بودن. که سازمان های زیست محیطی میان و یه تست توی آزمایشگاه میگیرن و تموم میشه میره، این آقای جانجر من قبلاً هم. درگیر تحقیقات دستکاری موتور بود. در سال ۱۹۹۸ چند تا سازنده کامیون بودند که نتایج تستاشون توی آزمایشگاه اوکی بود و همه چیز قابل قبول بود اما وقتی که میرفتن توی اتوبان دو برابر از حد مجاز آلودگی نشان می داد و باعث شده بود که اون شرکت ها یک میلیارد دلار جریمه بشن. بنابراین با اون تجربه ای که ایشون داشت این آقا میدونست که الان تو این پرونده فولکس فاگن هم روی یک بمب ساعتی نشسته و اگه بخواد یه اشاره کوچیکی بکنه به کلمه ابزار دستکاری شده میدونست که سه سوت نمیکشه که یه شرکت بزرگ چندصد میلیارد دلاری مثل فولکس واگن، سریع وکلاش رو می فرسته جلو، یک شرکت بزرگ آنچنان یک طرف قضیه، این طرف هم یک کوچکی با سی تا کارمند، یک طرف و سه سوت اینا رو سو میکردند. شکایت می کردند و قضیه اصلاً از بین می رفت.

همین هم بود که این آقای جان جرمن تصمیم می گیرد که چند وقت از این ماجرا گذشته بود که جان جرمن در یک کنفرانس زیست محیطی در ایالت کالیفرنیا و اتفاقا بعضی از مدیران فولکس واگن هم در اون کنفرانس حضور داشتند. اونجا این آقا به صورت خیلی خیلی محتاطانه و بدون ذکر نام شرکت ها میاد اعلام میکنه که ما اومدی از چندتا شرکت. و نتایج هم به این صورت شده، شرکت شده این، شرکت شده این، شرکت شده فلان، اسمی از فولکس واگن و سایر قدرت سازا هم نمیاره، کنفرانس تموم میشه و چند روز بعدش جان جرمن تماس میگیره با شرکت فولکس واگن. یکی که من میخوام این نتایج مقاله ام رو در وب سایت خود مون سازمان مردم نهادمون میخوام. اونجا منتشر بکنم در جریان باشید که شرکت آ که گفته بودم که خیلی آلاینده هستش و چهل بار بیشتر آلایندگی داشته. اون منظور شرکت فولکس واگن و حالا ما میخوایم اعلام بکنیم. پاسخ فاکس واگن هم مشخص بود، تکذیب می کند و تهدید می کند که اگر بخواهید این اطلاعات را منتشر کنیم، چنا می کنیم. اما نکته جالب این بود که بعد از اینکه اون کنفرانس برگزار شده بود یه جایی دیگه یه مرجع زیست محیطی معتبر دیگری در آمریکا به نام شورای منابع هوایی کالیفرنیا، کالیفرنیا که توی این مستند به عنوان کرب به طور مخفف زیاد بهش ارجاع داده میشه، اونها میان و دو بار دیگه تستا رو انجام میدن و بعد میبینن که ای دانشگاه ویرجینیا نتایج تستشون کاملا درسته. حالا دیگه دو تا تست پست معتبر در دست بود که داشت نشان میداد که نه فولکس واگن بد داره آلوده میکنه هوا رو.

سکانس‌های پیچیده فولکس واگن: از مسائل قانونی تا مشکلات نرم افزاری

می بایستی که اقدام قانونی می بود، و این اقدام قانونی یک پروسه بسیار طولانی بود که خودش شصت ماه طول کشید. یه پروسه ای بوده که در اون این سازمان های زیست محیطی مثل موسسه جانجیمن یا همین که گفتیم اینا میومدند یک سوالی را از فورس فاگن میپرسیدند، یه مقدار طول می کشید تا آنها جواب میدادند دوباره بر مبنای جوابی که اینا گرفته بودند، این سازمان های زیست محیطی میومدند، تست رو دوباره انجام میدادند، دوباره یه سوالایی از شرکت خودروساز میپرسیدند. همینطور در رفت و برگشت بود. شصت ماه. این سازمانی که گفتیم کرب خیلی سخت گیر هستند و خیلی سوالات سختی می پرسند. و از اون طرف مدیریت شرکت در ولزبورگ آلمان، اونا می ترسیدند که اگه بخواهیم ما یه جوابی بدیم اونوقت وقتی که یه رشته ای طولانی از دروغ و عقلی که ما داشتیم اونوقت لو میره. بنابراین به جای اینکه فولکس واگن بیاد با صداقت و اول جواب بده و مسئله رو حل بکنه یه جوری بود استراتژیش که فقط انگار دنبال خرید زمان بودن. بعضی وقتا هم یه جواب های عجیب غریبی میدادند، یه وقتا یه سوال، جواب های تحقیرکننده میدادند، توهین آمیز میدادند، مثلا میگفتند. اینکه آره حتماً دستگاه هاتون کالیبر نبوده یا مثلا به اون دانشگاه میگفتن که آره دیگه شما از دانشجوها استفاده کردید و خب اونا حواسشون نبوده نتیجه تست شده این ولا ما که اصلا خودروهامون حرف نداره و خیلی هم پاکه.

هی موزیک ویدیویی حالا از اینور توی فولکس واگن آمریکا یکی از مدیران ارشد، یک آقای آلمانی بود به نام اولیور اشمیت. این آقای بود که در ارتباط بود با این ساز با اینها مکاتبه می کرد و ایمیل میزد و میومد و اینا، ولی این آقا هیچکدوم از افرادی که در تیم آمریکا بودن رو درگیر این ایمیل ها و مکاتبات نمیکرد و مدیران ارشد فولکس واگن آمریکا اصلا. درگیر این قضیه نبودن، همونطور که این مستند داره ادعا میکنه و نشون میده، به جاش هر اطلاعاتی که میومد از این سازمان های زیست محیطی اینا رو کلا میفرستد با یک تعداد از مدیران دستچین شده ای در فولکس وگن مرکزی در آلمان با اونا یه راز مشترکی داشتند، با همدیگه صحبت میکردند خب این نتیجه اومد چیکار کنیم حالا جوابشون رو چی بدیم و چه و چه، اما همینطور که این تحقیقات داشت جلو میرفت، همین که دیدند که نه مثل اینکه این کرپ و سازمان محیط زیست آمریکا، ای پی ای، اینا انگار خیلی سخت گیرند و سوالاشون همینطور داره جدی و جدی تر میشه. قضیه اصلا شوخی نداره و این آقای اولیارشمید استعفا میده و برمیگرده آلمان. سمت خیلی بالایی هم داشتهشون در فولکس آمریکا، و بجای ایشون یه مدیر مهندسی بینوایی اونجا بود که این آقا خیلی خوشحال و خندان ترفیع میگیره و میاد. جای اولیور شمیت متقلب قرار میگیره، اولیور شمیت هم که گفتین برگرد آلمان، اونجا توی آلمان میشنم با اون مدیران آلمانی که بودند اون گروه دستچین شده ای بودند که دسترسی به اطلاعات داشتند، می نشینند و فکر می کنند. دو هم میگن که یه فکر بکر داریم، ما میایم ماشین ها رو مرجع میکنیم که ایراداتشون رو برطرف کنیم، اینو اعلام میکنن. امیدوارم این ها بالاخره خوشحال بشن، میگن که نه مثل اینکه بالاخره فولکس واگن داره یه حرکت مثبتی انگار داره انجام میده. اما قضیه یه چیز دیگه ای بود اینا میان ماشینا رو جمع میکنن ولی مشکل رو برطرف نمیکنن بلکه نرم افزار.

تلاش برای فهمیدن تقلب در فولکس واگن

او را ارتقا می دهند تا بهتر بتواند تقلب کند، و ماشین هایی که به شرکت ارجاع داده بودند، به عنوان مثال، این را می خواستند. ارتقا بدن و بهتر بکنن همونطور که داشتن تست میکردن توی خود فولکس واگن دیدند که # مثل اینکه در این تست ها داره نشون میده که بعضی وقتا آلاینده ها در جاده در محدوده مجاز اتفاقن، خوبه، اما این مجاز بودن و اون اتفاقاتی که در موتور ماشین داره اتفاق می افته باعث میشه که نهایتا باعث آسیب به سیستم واسه همین با اینکه از نظر آلودگی در حد مجاز قرار گرفته بود ولی برای اینکه آسیب به سیستم اگزوز ماشین نخوره و باز تبدیل نشه به یه مشکل کیفیتی این ماشین، اون رو هم اومدن باز دستکاری کردن. نرم افزار رو طوری اپ گرید کردن که تشخیص بده که هر وقتی که این ماشین توی آزمایشگاه هستش در حال. به اون سیستم نوکس تراپی که گفتیم برو و دیگه هیچ آلاینده ای از ماشین نیاد بیرون ولی وقتی که ماشین که نه دیگه انگار تست تموم شده و الان توی جاده هستیم اونوقت دیگه اصلا به سیستم ناکستراپ دیگه کار میکنه کلا او از مدار خارج می شود و هر چی آلاینده است وارد هوا می شود. مبنای تشخیص اینکه در آزمایشگاه هستند یا در جاده هم این بود که اگه موتور روشن چرخ ها دارن می چرخن اما فرمون تکونی نمیخوره پس ماشین در آزمایشگاه. ولی وقتی که فرمون یه تکونی بخوره ماشین میفهمید که توی جاده است و واقعا چیزی که عجیب بود. اینجا این بودش که اینا چطور پیش خودشون فکر نکرده بودن که شرکت های زیست محیطی هم که دیگه تا این نقطه کوتاه نمیان میذارن خب ماشین ها رو میذارن توی جاده ها، دوباره امتحان میکنن و نتایج رو میشه، اما اینام کوتاه نمیومدن. به تقلب خودشان داشتند ادامه میدادند.این آقای استوارت جانسون که گفتیم همون مدیر مهندسی بود که ارتقا پیدا کرده بود و ایشون دیگه فردی که با سازمان های زیست محیطی در مکاتبه بود، یه دفعه تازه فهمیده بود که چه خبره و همشم پیش خودش فکر میکرد.

که میگفت که حتما یه جایی یه توضیح قابل قبول باید وجود داشته باشه واسه این اتفاقاتی که میفته واسه این اتهامات که به ما وارد میشه. نه ما که این کار رو نکردیم ماشین های ما خیلی خوبه و اینا، اما حتما یه جایی یه کسی میاد و بالاخره یه توضیح میده. اما خب همونطور که هر عقل سلیمی میفهمی این رو، اون سازمان های محیط زیست هم اینجا دیگه باز قرار نبود. باز دوباره میرن، تست میگیرن و اونجا تقلب باز دوباره آشکارتر از همیشه میشه و دوباره مکاتبه میکنن. و از طریق همین آقای استوارت جانسون که گفتیم و ایشون دوباره با فولکس واگن آلمان مکاتبه میکنه. و نهایتا دیگه به نقطه ای رسیده بود که فولکس واگن تصمیم میگیره که بیاد اعتراف بکنه که بله ما از روز اول ولی این تقلب رو کردیم، و جالب اینجاست که دلیل اصلی که فولکس واگن به خاطرش بعد از این همه کش و قوس و رفت و برگشت و اینا، پذیرفت که واقعیت رو بیاد قبول بکنه و اعتراف بکنه این بود که سازمان محیط زیست سامریک گفته بود که در سال ۲۰۱۶ دیگه ما اجازه صادراتتون رو به آمریکا لغو میکنیم و شما دیگه اجازه نمی خواهید داشت نه تنها ماشین دیزل به ما بفروشید بلکه ماشین های بنزینی تونم حق فروش در آمریکا نخواهند داشت. اینجا بود که فولکس واگن میاد قبول میکنه که اعتراف کنه به این مسئله که بله اقا قبول، ما اصلا از اولش. ما تقلب کردیم و همه اینها حیله نرم افزار بوده. از اینجا بعد واکنش ها به این تقلب بود که شروع میشه.

فاش شدن تقلب فولکس واگن: پرونده‌ی خلافکاری در آمریکا

بگو مگو بین سازمان های زیست محیطی و فولکس واگن آمریکا شروع میشه چه توی جلسات و توی رسانه ها که آقا اصن. شما از اولش ما رو بازی دادید، کلی وقت ما رو حروم کردید، پول ما رو حروم کردید، ما دیگه به شرکت فاکس واگن اعتماد کردیم. و تعابیر تندی به کار میبرن تو رسانه ها مایکل هورن که مدیرعامل فولکس واگن آمریکا بوده مجبور میشه که استعفا بده. و آقای وینتر کورن که مدیرعامل فولکس واگن کل بوده و ایشان در کسی بودش که گفتیم در ولزبورگ آلمان می نشسته. ایشون میاد همون روز یه بیانیه تلویزیونی میده و میگه که این اتفاقی که افتاده در تضاد کامل با اون اون چیزی که فولکس واگن براش تلاش میکنه و البته ما در این برهه هیچ جواب خاصی برای این سوالایی که شما دارید نداریم. پینتریکون گفت اطلاعی نداشت اما در صورت فردای همان روز مجبور به استعفا شد موزیک ویدیویی موزیک ویدیویی موزیک ویدیویی بعد از این قضیه، کنگره آمریکا با نیت که بفهمه این فریبکاری تا کجا پیدا کرده بوده میاد دست به تحقیق میزنه. مایکل هورن که مدیرعامل آمریکا فولکس ویگن بوده رو برای شهادت به کنگره فرا میخونه و یکی از نمایندگان کنگره ازش میپرسه این تصمیمی بوده که آیا در خود فاکس وایلن آمریکا گرفته شده یا اینکه از آلمان و در در سطح کارپوریت و در سطح گروه فاکس واگن گرفته شده باشه. برامون توضیح بدید. جواب میده که اولا تحقیقات هنوز در جریبه ثانیه این یک تصمیم شرکتی نبوده یعنی شما هیچ صورت جلسه ای چیزی پیدا نمی کنید از هیئت مدیره یا مدیران دیگه که چنین تصمیماتی رو گرفته باشن و این قضیه کار چندتا مهندس نرم افزار بوده که حالا اومدن به هر دلیلی این کارو کردن.

توی مستند اینجا از مدیر سابق تبلیغات فولکس واگن میپرسند که آیا این قابل باوره که مدیر فولکس واگن خبر نداشت؟ که از این اتفاقا، این اقا جواب میده میگه که اگه شما به افسانه بندانگشتی اعتقاد دارید بله این قضیه هم قابل باوره برات. ولی واقعیت اینه که اگه شما بخوای یه خودکارم بخری توی این شرکت سه تا امضا باید داشته باشی چطور ممکنه که. چیزی بدون اطلاع مدیریت اتفاق افتاده باشه، اینکه یه تعداد مهندس نرم افزار بیایند بشینن توی شرکت، پروژه ای رو جلو برای اینکه یک نرم افزار پیچیده و سطح بالایی را بخواهند توسعه دهند بدون اینکه هیچ مدیری متوجه شود. یک پروژه بزرگه که بودجه میخواد، مدیریت میخواد، سیستم میخواد، هزینه های پروژه رو باید یه جایی ثبت کرد. بالاترین باید بیاد تایید بکنه نمیشه همینطوری گفت که یه چندتا مهندس نرم افزار اومدن برای خودشون نشستن و یه همچین تقلبی کردن بعد از این قضیه، دادگاه نیویورک یک پرونده کلاهبرداری علیه شرکت فولکس واگن دادستان نیویورک میگه که تمام اون خریدارایی که اومدن این ماشینارو خریدن قربانی هستن، تمام کسانی که از از آلودگی هوا آسیب دیدن و رنج میبرند، قربانی هستند، تمام شرکتهایی که قانون و زیرپا نذاشتن و طبق قانون در واقع، منظورش رقبای فولکس واگن هست، اونها هم قربانی هستن. آیا شما شواهدی دارید که آقای وینتر کورن از این تقلب ها مطلع بوده؟ جواب میده بله، ما میلیونها صف مد. رگ و ایمیل رو بررسی کردیم. شواهدی پیدا شده که فولکس واگن دنبال این بوده که مسئله رو درس بگیره، مدارکی رو بیاد نابود بکنه. دنبال این رفتن ببینن که جریمه های همچین تخلفی چقدره، یعنی قشنگ رفتن دیدن که آقا ما اگه بخواهیم تقلب و.

سوء استفاده از تست ها و اعتراف آلمانیان

اعتراف بکنیم، اونوقت باید چقدر جریمه بدیم و بعدش به این نتیجه رسیدند که آها پس ما میتوانیم همچین جریمه ای رو تحمل بکنیم. یعنی قشنگ رفتن، دو دو تا چهارتاشونو کردن، چرتکاشونو انداختن، به این نتیجه رسیدن که بیایم تقلب بکنیم. و بعدم که به این نقطه رسیدن باز دوباره رفتند دو دو تا چهارتا شونو کردند به این نتیجه رسیدند که خب حالا بیایم اعتراف میکنیم. و خب یک مثال بارز از فضای کارپوریتا که توشون سود مالی شرکت حرف اول رو میزنه. اینکه این رسوایی رسانه ای می شود، بسیاری از فعالان زیست محیطی هم جرئت و شجاعت این را پیدا می کنند که پا پیش بگذارند و سوال کنند. جدی تر رو مطرح بکنن یکی از اونها یه آقای بوده به اسم هانز کوبرستن که یه آلمانی بوده میپرسه که آیا واقعا باید ببینیم که فقط فولکس واگن که اومده این کار رو کرده و آیا سازنده های آلمانی دیگه اونها تجهیزات دستکاری شده ندارن این اقا میاد دست به یه آزمایش جدید میزنه و سه تا خودروساز دیزل آلمان رو میاد با همدیگه مقایسه میکنن، بنزو، بی ام دبلیو، وی دبلیو، همین در واقع فولکس واگن، برای اینکه این تست رو بخوانند میخواستند که مثل تست های قبلی بیان، تست ها رو توی جاده ها انجام بدن، نیاز داشتم به تجهیزات اندازه گیری مسافران. که یه تجهیزات رو روی خود خودرو نصب کنن و برن توی جاده و ایشون اومد درخواست داد به خیلی از تامین کنندگان اون قیمت. در آلمان اما فقط چهارتا شرکت اومدن جلو و اونا هم بعدش شروع کردن به بهونه آوردن که ما این کارو نمیتونیم بکنیم. کنیم، وقت نداریم و غیره.

و این آقا فهمید که آها، مثل اینکه این تامین کنندگان دوست ندارند که مشتریهای بزرگی مثل بن و و دبلیو رو از خودشون عصبانی بکنن. برای همینم اینا اصلا جمع می کنن میرن تست رو در کشور همسایه در سوئیس انجام میدن و نتیجه هم اینه که هر سه تای این شکل حتی چهار تا پنج برابر بیشتر از زمانی که در آزمایشگاه هستند آلاینده بودند که به این نتیجه می رسند که هر سه بسیاری از این شرکت ها ابزار دستکاری شده داشتند وقتی که این آقا نتایج تست و برداشت برد از این تولیدکنندگان آلمانی پرسید که توضیح بدید راجع به این قضیه، اونا گفتن که آقا ما شکایت میکنیم علیه ات صدها میلیون دلار بعدش مجبور میشیم. که به ما کرامت پرداخت بکنیم، ولی این آقا دیگه کم نیاورد، نه تنها علیه این کلاهبرداری ایستاد، بلکه رفت اصلا شکایتش رو برد به دولت آلمان که شما چرا اینقدر دست این شرکت های خودروساز رو باز گذاشتید؟ که اینا دست به تخلف راحت میتونن بزنن. و دبلیو هم عقب ننشست. اومد ادعا کرد که ما در ماشینای جدیدمون مدل جدید این موتور و هایمون دیگه انقدر آلاینده نیستش و وضعیت خیلی خوبه. در قدم اول اومد یک شرکت تحقیقات تلفنی رو ایجاد کرد به نام اما مسئله اینه که که همچین شرکت تحقیقاتی که بخواد بیاد یا همچین نتایج رو اعلام کنه باید یک سازمان، مستقللی باشه، اما اون خریدارهای آمریکایی بود که گفتیم پنجصد هزار راننده عصبانی بودن، اونا یه وکیل چه غر بدنی داشتند که این آقا رفته بود درآورده بود که آها این موسسه تحقیقاتی که داره راجع به این این قضیه داره ادعا میکنه ایو جی تی این تحت مالک خود وی دبلیو و بی ام دبلیو هستش و میاد و او اعلام میکنه که آقا، این اصلا یک تحقیقات قلابی هستش و در یک تحول عجیب غریبه دیگه باز شرکت فولکس وایم میاد یه کار عجیبی میکنه، میاد یک شرکت تحقیقاتی. و به اسم لاولیس پیدا میکنه و هفتصد و سی هزار دلار هم پول بی زبون به این نام میده که آقا شما بیا نشون جون بده، ثابت بکن که موتور تی دی جدید ما دیگه مشکلات موتورهای قبلیمون رو نداره. باز دوباره وقتی یک تحقیقات تا اینجوری میخواد صورت بگیره باید توسط یک شخص ثالثی انجام بشه و اون شرکتی که داره آزمایش میشه در موردش اونا اصلا نباید دخالتی داشته باشن ولی اتفاقی که افتاده بود اینجا این بود که مدیران ارشد و دبلیو اونا خودشون اصلا ابزارهای تست رو در این شرکت قرار داده بودند ماشین ها رو خود اینها دستشین کرده بودند، آورده بودند، تحویل داده بودند، گفته بودند که آقا روی این ماشین خاص بیاد تست بکن، در حالی که قاعدتا باید یک ماشین رندوم و نمونه تصادفی می بایستمی بود و اینکه روند تست چطور باشه، قدم های تست چی باشه، همه رو اومده بودن تعریف کرده بودن و باز یه چیز عجیب تر اینکه یکی از مهندسینشون به داده ها و اطلاعات تست به صورت زنده دسترسی داشت. امروز اونا توی لاولیس تست می کنن.

آلودگی ماشین‌ها و تحقیقات نا معتبر در شرکت فولکس واگن

میدیدن که دارن مثلا نتیجه آلودگی این ماشین این شده همون لحظه اون آقا اون طرف توی وی دبلیو نشسته بود و می تونست روند تست رو یه طور دیگه ای تغییر بده که یه نتیجه دیگه ای بگیرن. در یک کلام، یک تحقیق. علمی تقلبی دیگه و برای اینکه باز قضیه عجیب تر از این که هست بشه یه تیکه دیگه ای هم داشتیم این تحقیقات و اونم این بودش که فولکس واگن اومده بود گفت اقا ما ماشین ما پاکه دیگه موتور ما پاکه و پس ما میایم مثلا در تست مثمون اونجایی که این ماشین رو گذاشتیم روشن کردیم دودش داره در فضای یک اتاقکی داره میپیچه یه آدم یه آدم زنده واقعی، میذاریم پشت ماشین کنار اگزوز، اونجا میذاریمش روی دوچرخه، پدال میزنه واسه خودش چند ساعت و از اون دود ماشین ما استنشاق میکنه، اونوقت میبینید که هیچ اتفاقی نمیافته و بر میداریم میریم، تست خون. ما می گیریم از این آدم بعد از چند ساعت و همه چیز ثابت میشه، یعنی واقعا یه چیز عجیب غریبی که روی یک انسان زنده بخوان. تحقیقات اینطوری انجام بدن و خوشبختانه قبل از اینکه تست بخواد انجام بشه یکی از مدیران فاکس واگن میاد میگه که اقا. کاریه باعث آبرویزی شرکت باززدید میشید اینو بردارید بعد یکی دیگه باز میاد یه پیشنهاد دیگه ای میده میگه که. به جای انسان از حیوانات استفاده کنیم، هشت تا میمون بینوارو پیدا میکنن و اونا تربیت شده بودن که بشنون. کارتون تماشا کنن، میذارن تو یه محفظه ای و همونطور که داشتن گازی که از لوله ی اکسوز یه دیزل جدید به اطلاعات پاک میومده رو استنشاق میکردن، نشسته بودن، بیچاره کارتون تماشا میکردن و بعدشم. همین کار رو با گاز خروجی از ماشین فورد اف دی بیست و پنجاه تکرار میکنن و میمونا خلاصه.

سه چهار ساعت در معرض گاز خطرناک بودن. در همین اسناد تست بود که اون کسی که مسئول این شرکت تحقیقاتی بود به این نتیجه میرسد که. این تستا دیگه خیلی آبکیه، خیلی یه جعلیه، میگه که به شرافت شغلیش برمیخوره و میره از میخواد که آقا تور خدا آبروی ما بیشتر از این نبر و این گزارش رو جایی منتشر نکن و بعدا هم این آقا از کسایی بود که علیه و دبلیو اومده بود، داشت شهادت میداد که بله ما از ما خواستند که این کارو بکنیم و چه و چه. اینجایی مستند، اون وکیل خریداران آمریکایی که گفتم، اون آقا میاد توی مصاحبه میگه که آره دیگه. این شرکت همون شرکتیه که توسط هیتلر تاسیس شده، همونطور که اون هیتلر گاز میداد به خرد مردم. اون و نسل کشی میکرد، این شرکت هم داره همینکارو میکنه. نسل کشی میکنه، آدما رو میکشه، بونتا با دود اگزوز ماشیناشون الان موزیک ویدیویی موزیک ویدیویی موزیک ویدیویی جان جرمن، یکی از همه خودروسازای اروپایی از استراتژی های کالیبراسیونی استفاده می کنند که اینجا توی آمریکا به عنوان ابزار دستکاری شده شناخته می شود. میگه جالب اینجاست که تعریف ابزار دستکاری شده در هر دو جا یکیه هم تو اروپا و هم تو آمریکا یه متنیه، یه چیزیه. اما اون چیزی که اینو متفاوت میکنه اینه که در استانداردهای اروپایی سه تا استثنا وجود داره جایی که دیدی که ایمنی موتور در خطر هستش، اونجا میتونی که ابزارت رو بیای تغییر بدی، بنابراین او میگه که در اروپا خودروسازا ادعا می کنن که ما داریم این کارو میکنیم مجبوریم چون که اگه نکنیم به ایمنی ماشین.

تاثیرات بحران فولکس واگن و تدابیر دولتهای اروپایی

آسیب میرسه، دولت آلمانم به تب همین تفسیر رو داره که موتور باید حفظ بشه، پس تجهیزات دستگاهی شده ام تا حدی میشه. و بعد به زمهشون میگه که مشکل بعدی که در اروپا هستش اینه که استاندارد در سطح اروپایی نوشته. میشه، اما اجرای اون استاندارد بسته به هر کشور متفاوته، یکی سختگیرتره، یکی شل میگیره. ولی همشون همون قبول دارن، با اینکه میدونن که اون سختگیر، این یکی خیلی سختگیر نیست، ولی نتیجه کار همدیگه رو هم قبول دارم، بنابراین اگه شما یک خودروسازی هستی که به قول معروف یه جایی رو میخوای بپیچونی، میدونی که چی رو از کجا بری؟ اگه فرانسه سخت گیره میرم از لوکزامبورگ مثلا میخرم نکته دیگه ای که اینجا بهش اشاره میشه اینه که میگه که خود این فولکس واگن در ایالت لوور ساکسونی آلمان واقع شده و دولت این ایالت صاحب بیست درصد است. و سوالی که مطرحه اینه که آیا دولت ایالتی میاد چوب لایچرخ بزرگترین منبع درآمد خودش بکنه و این قضیه رو بذاریم کنار اینکه دولت ها در کل دنیا به صورت سنتی چرا؟ چون خودروسازا ده ها هزار شغل ایجاد می کنند و اگر نه. اون ده ها هزار بیکار میرزن توی سطح جامعه مشکلات زیادی رو برای اون سیاستمداران بوجود میارن و حتی میتونن که باعث بشن که سیاستمداران از قدرت کنار برن. مضافم بر اینکه، میگه که این رویه هم وجود داره که دولتها میگن که چرا به صنعت خودرو ملی خودمون آسیب بزنیم. چون هر دولتی فقط مسئول اجرای قانون روی سازنده های خودشه دیگه، روی کشورای دیگه که نمیتونن یه محدودیت ای اعمال کنن. بنابراین، میگه که چرا خودزنی بکنم، به جای اون میام حمایتشون میکنم.

باز اینجا از ثمرات و برکات این رسوایی که پیش اومده میگه در مستند میگه که آره بعد از اینکه این اتفاق گفته ها دولت های اروپایی اومدن، کل صد و پنجاه تا خودرو مختلف رو اومدن، تست انجام دادن ببینن که کدومها واقعا آلاینده از کدومها نیست و بعد نتیجه هم معلوم بود که در اروپا کلا دیزل ها ماشین های دیزل یا هفت برابر آلاینده تر از استاندارد هستند و بعدم به این نتیجه رسیدند که آها به این دلیل است که کیفیت هوا شهرهای اروپایی بدتر از اون چیزیه که باید باشه البته با مقیاس اروپایی داره میگه نتیجه این قضیه هم اینه که. مرگ و میر های زودرس خیلی بیشتر از اون چیزی هستش که معمولا میبایستمی بود و میگه که در آلمان بیش از صد هزار مرگ. زودرس در سال است که تنها به خاطر اکسید نیتروژن یا همان ناکس است و این آمار بالاتر از صد هزار مرگ و میر بیشتر از تلفات جاده ای در یک کشوری مثل آلمان هستش. خب ببینیم پرونده فولکس فاگن در دادگاه های آمریکا به کجا کشید؟ فولکس فاگن محکوم می شود به پرداخت بیست و پنج میلیارد دلار. بیست دلار جریمه، دقت بفهمید بیست و پنج میلیارد دلار. خودش معادل بودجه ی سالانه ی یه تعداد کشوره و غیر از اونم که گفتیم ماشین ها رو قرار شد که مرجع بکنن از اون نیم میلیون. خریداری که داشتن پولشون رو بهشون برگردونن و این نکته رو بگم که این ماشینا فقط مربوط به برند فولکس فاگن نبوده و شامل دیگر برند های زیرمجموعه شرکت فاکس واگن هم بوده از جمله فرض بفرمایید که مدل ای تری شرکت آودی، اون هم جز همین ماشینای آلاینده بوده یا مثلا مدل پاسات خود فولکس واگن و سایر ماشین ها. بعد از حکم دادگاه، یکی از مهندسین ارشد شرکت فولکس واگن برای مدت چهل ماه روانه زندان میشه. اون آقای اولیور شمید بود که گفتیم برگشت به آلمان، ایشون خوش و خرم برگشته بود آلمان داشت زندگیشو میکرد و.

فاجعه فولکس‌واگن: مستندی از فساد، زندان، و بی‌طرفی‌نکردن

و اون وسط برای تعطیلات رفته بود به جزایر کاراهیپ بر اینکه به آلمان برگرده بعد از تعطیلاتم مجبور بود که به میامی آمریکا پرواز کنه. شروع کنه از اونجا سوار هواپیما بشه و برگرد آلمان توی همون یکی دو ساعتی که زمان داشت پلیس آمریکاشون رو دستگیر میکنه و دادگاهی میشه و به هفت سال زندان محکوم میشه غیر از این آقا، شش مدیر ارشد وی دبلیو هم اونها هم محکوم میشن، آقای وینتر کورن که گفتین مدیر گروه. پلکس فاگن بود ایشون کلا از تحقیقات کنار گذاشته شدن حالا چه توافقاتی پشت پرده بوده معلوم نیست. بعدا هم شرکت های دیگه هم متهم شدن به استفاده از تجهیزات دستکاری شده، از جمله شرکت فورد و جنرال موتور آمریکا. البته با همه این سختگیری هایی که گفتیم دولت آمریکا داشت برای واردات خود را از کشورهای دیگه همزمان با انتخاب آقای ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا، خیلی از این سختگیری ها از بین رفت. و کلا اولویت آقای ترامپ و دولتش این بودش که کار ایجاد بکنه و مسائل زیست محیطی خیلی بر. برایش اهمیتی نداره و حتی از معاهده پاریس هم میدونیم که اومد بیرون و اتفاقا الان اون یه کرب که گفتیم که خیلی موسسه سختگیری بود کاراشو خیلی خوب انجام میداد در این پرونده هم دیدیم اون کرب الان جز جاهای هستش که مورد انتقاد دولت ترامپ هستش و میگن که یه لحظه باید سختگیریاتونو شما کم بکنید. موزیک ویدیویی موزیک ویدیویی هی خب، این مستند هم تموم شد، به نظر من مستند جالبی بود و ارزش دیدن. و مثل هر فیلم دیگه ای یه سری نکات مثبتی داشت و یه سری نکات منفی داشت، اگه بخوام از نکات مثبتیش شروع بکنم میتونم به این اشاره بکنم که راجع به شرکت فولکس واگن و بازیگران اصلی این شرکت و تاریخچه این شرکت اطلاعات خوبی را به من داد، راجع به خود همین رسوایی اینکه چرا اتفاق افتاد، چه زمینه های داخل شرکتی داشت چه زمینه های بین المللی داشت و اینکه چطور روندش به چه ترتیب بود همه رو به.

جزییات تعریف می کنه و به نظر من اطلاعات خوبی بود اگه بخوام اما راجع به معایبش صحبت کنم. اصلی ترین نکته منفی این فیلم بی طرفانه نبودنش بود ، در واقع دیدیم دیگه خود راوی داستان. طرف ماجرا بود خودش، خودش یک قربانی شرکت فولکس واگن بود و اینجا با دست باز تنها رفته بود پیش قاضی و هر چی میخواد دل تنگش داشت میگفت و البته خب در اینکه شرکت فولکس واگن مقصر بوده. دست به تخلف بزرگ اینچنینی زده، در اینکه اصلا هیچ شک و شبههی وجود نداره، اما انتقاد در اونجاهای هستش. که یه مقدار زیاده روی در این انتقادات هست یا یه مقدار انگار از دایره عدالت داره خارج میشه. اگه بخوام به چند نمونه اشاره بکنم، چیزهایی بود که به ذهن خودم اومد در بعضی از ریویو هایم که میخوندم اونجاها هم اشاره شده بود یکیش به این مسئله بود که فضا رو یه خورده حالت شب و روزی سی و سه به این صورت که در اروپا تمام سازنده های خودرو همشون متخلف هستند. همشون قانون گریز هستن. اما در آمریکا تو گویی که همه چیز مثل گل و بلبله و با اینکه خب همه میدونن که خودروسازهای. آمریکایی هم انحراف دارند از استاندارد اما در این فیلم بهش اشاره ای نمیشه خب وقتی که به موضوع داستان، موضوع فولکس واگن بوده ولی صحبت از بی ام دبلیو، بنز و سایر خودروسازهای اروپایی.

مقایسه بین خودروساز های آمریکایی و آلمانی در یک مستند

این میشه، اما اشاره ای به خودروساز های متخلف آمریکایی نمیشه، یه اشاره کوچیکی در انتها فقط میشه که بعد ها بله البته جی ام و فورد هم در ماجرا بودند اما اونطوری که به اروپایی ها می تازه با آمریکایی ها خیلی برعکس مهربونه و یک رویه ای رو آدم در کل میدید که مسئله اینه. که نه تنها فولکسواگن مقررات رو زیر پا میذاره بلکه سایر خودروسازهای آلمان هم مقررات رو زیر پا میذاره تو رو زیر پا میذارن. و نه تنها خودروسازهای آلمان اینکارو میکنن بلکه تمام خودروسازهای اروپا اینکارو میکنن یعنی از اون. اون کیسی که داشت در موردش صحبت می کرد این رو کلا تمیم داده بود به اروپا بدون اینکه راجع به طرف مقابلش حرفی بزنه. این حالت مرزیبندی بین اروپایی و آمریکایی در طی روایت داستان هم یک مقدار مشهود بود. اونجایی که هر کسی که نقش منفی داشت، کار بد کرده بود، تاکید میشد که این آقا آلمانی شهروند. از اون طرف ماجرا، کسانی که کمک کرده بودند که قضیه لو بره، آدمای مثبت قضیه بودند یا کسانی بودند که آمریکایی بودند و تاکید می شد در فیلم که آره این آقا آمریکایی بود ولی کلا روحش اصلا در جریان ماجرا نبود. یا اون یکی آمریکایی بوده اما در وسط قضیه متوجه اشتباه خودش شد و راست هدایت شد و مثال هایی از این دست و حتی باز خیلی جالب بود راجع به آقای جان جرمن که خب فامیلیشون و به معنی آلمانی، باز اونجا هم تاکید میشه که او البته آمریکایی هست. یه جایی در خود همین فیلم اشاره میشه.

که در دهه ی ۱۹۳۰ آلمانی ها که ادعا می کردند که قرار است برترین کشور دنیا باشند که به عنوان مثال آمریکا در زمینه تولید خودرو از اینها جلوتر هست. که الان بهشون اشاره کردم این حس رو به من القا کرد که انگار که الان که آمریکا که سرآمد کشورهای دنیا هست یعنی هست حیث مسائل علمی، نظامی، تکنولوژیکی، صنعتی و دیگر کشور شماره یک از سرتاسر دنیا و خب در بعضی از. توضهها خب شماره یک نیست و انگار که خیلی خوشش نداره از این مسئله و به نظر من اومد حالا شاید خیلی قضیه رو دایجان ناپل انوار می بینم، اما به نظر من یک بخشی از این لحن سرزنش تیکو کنایه ای که در این فیلم در جاهای مختلفش هست راجع به آلمان راجع به اروپا ناشی از اینو یه شاهد مثال های دیگه ای هم بود مثل یعنی منظورم خارج از این مستند هست، مثل قضیه شرکت هواپیمایی یا اتفاقی که روی شرکت تیک تاک داره میفته و وضع مالیات روی خودروسازای آلمانی که توی آمریکا دارن فروش میکنن و مثال های اینچنینی البته من رو یه مقدار هولاد به این جمع بندی شایدم من دارم اشتباه فکر میکنم. ولی در صورت چیزی که خیلی به چشم میومد، همین بی طرفانه نبودن این مستند بود. مثال دیگاش ارجاعات زیادی بود که تو این فیلم داشت به هیتلر و دوره زمانداری حزب نازی آلمانی ها خیلی بهش افتخار نمیکنن بلکه باعث شرمساری ملیشون هستش ولی در این مستند هیچ ابایی وجود نداشت که در هر فرصتی پیش میومد یک ارجایی به اون دوره بشه و با اینکه اون دوره به هر حال تموم شد. و به تاریخ پیوسته و الان بازیگرانی که در شرکت فولکس واگن هستند یا در سایر خودروسازان آلمانی هستند دیگه ای هستند از جنس دیگری و انجام این مقایسه ها و هی ارجاع دادن به تاریخ و به رخ کشیدن این. این مسائل که بله اینها هم راه همون کسی رو دارن که شرکتشون رو افتتاح کرده و غیره این شاهده رو در بیننده به وجود میاره. این یک روایت منصفانه یا یک روایت بی طرفانه نیست. من اینجا لازم میدونم که تشکر کنم.

صدای من بخشی از فرهنگ کره ای – پیام عشق و دوستی

از همه شما به خاطر صبر و شکیبایی که داشتید در قسمت اول کیفیت صدا اصلا خوب نبود و امیدوارم که در قسمت دوم الان این مشکل برطرف شده باشد و شما از کیفیت صدا حداقل راضی باشید. فیلم هایی رو گرفته بودم از شما دوستان و پیشنهادات و انتقاداتی رو مطرح کرده بودید سعی می کنم که اونها رو در قسمت های آتی جبران بکنم و ممنون که با من هستید و امیدوارم که در قسمت های بعدی هم با من باشید. در روزایی که من درگیر ساخت قسمت دوم این پادکست بودم، ایران عزیزمون یکی از از بهترین فرزندان خود را از دست داد، هنرمند بزرگی که به هنر و ادبیات این کشور خدمات بسیار زیادی کرد، همیشه در کنار مردمش ماند و به همین دلیل هم. در قلب مردم ایران همیشه ماندگار خواهد بود. لحظات آخر این اپیزود رو با گرامی داشت. یاد اون بزرگوار به پایان می بریم. سپاس و بدرود. من محمد رضا شجریان فرزند ایران، صدای من بخشی از فرهنگ کره ای است. به معنی ایران که میخواد یادآور بشه به مردم جهان که ما دارای چه فرهنگی بودیم فرهنگ عشق، صلح و صفا.

و پیامی جز دوستی. عشق، واو! زندگی و خوشحالی در زندگی برای مردم نداریم، اگر هم گلایی میکنیم برای این است که نارسایی ها برطرف می شود و زندگی به مردم برسد. هی